يه مافیا نباید عاشق شه ولی...
يه مافیا نباید عاشق شه ولی...
**لوسی و جونگ کوک و ات و جیمین رفتن بیمارستان ات اول سرم داشت ولی بعد از سرمش رفت جلوی اتاقی که جولیا توش بود اول به دکترا گفت بزارن سوهو همراهش بیاد ولی قبول نمیکردن بعد از کلی اصرار گذاشتن با مسئولیت خودشون ببرتش توی اتاق **
آجی چشاتو وا کن تو بهم قول دادی هیچوقت تنهام نمیذاری یادته؟همش تقصیر منه نه؟آره....تقصیر منه اگه من نمیرفتم اینطوری نمیشد ولی الان یه کوچولو اینجاستا اگه میخوای ببینیش باید پاشی....خیله خب باشه اگه بلند نمیشی من رفتم...
**ات داشت میرفت که با صدای آشنایی سرجاش میخکوب شد ....بله اون صدای جولیا بود**(علامت جولیا@)
@ ببینمش(صدای ضعیف)
ت...تو(از چشماش اشک میاد)
@ آره خودمم مگه نگفتی بیدار شم حالا هم بیا ببینمش کوچولوی خاله رو
دکتررررر بیدار شدددد**دکتر اومد**
دک:بیدار شدی؟راستش ما هیچ امیدی نداشتیم
الهی من قربونت برم خوبی؟
@ من همه این مدت داشتم میدیدمت چند ماهه دارم میبینمت ولی نمیتونستم بچه رو بغل کنم چه عجب با جیمین کنار اومدی(خنده با صدای ضعیف )
تو اینا رو از کجا میدونی
@ دارم میگم دیگه همه ی این مدت داشتم میدیدمت کوک الان داره داد میزنه برو بهش بگو بیاد
دک:برو تا من آمادش کنم
باشه....
.
.
.
کوک داد نزن
$چطوری وقتی عشقم تو کماعه
دیگه نیست بیدار شده
$چی؟
دِ برو پیشش دیگه
**لوسی و جونگ کوک و ات و جیمین رفتن بیمارستان ات اول سرم داشت ولی بعد از سرمش رفت جلوی اتاقی که جولیا توش بود اول به دکترا گفت بزارن سوهو همراهش بیاد ولی قبول نمیکردن بعد از کلی اصرار گذاشتن با مسئولیت خودشون ببرتش توی اتاق **
آجی چشاتو وا کن تو بهم قول دادی هیچوقت تنهام نمیذاری یادته؟همش تقصیر منه نه؟آره....تقصیر منه اگه من نمیرفتم اینطوری نمیشد ولی الان یه کوچولو اینجاستا اگه میخوای ببینیش باید پاشی....خیله خب باشه اگه بلند نمیشی من رفتم...
**ات داشت میرفت که با صدای آشنایی سرجاش میخکوب شد ....بله اون صدای جولیا بود**(علامت جولیا@)
@ ببینمش(صدای ضعیف)
ت...تو(از چشماش اشک میاد)
@ آره خودمم مگه نگفتی بیدار شم حالا هم بیا ببینمش کوچولوی خاله رو
دکتررررر بیدار شدددد**دکتر اومد**
دک:بیدار شدی؟راستش ما هیچ امیدی نداشتیم
الهی من قربونت برم خوبی؟
@ من همه این مدت داشتم میدیدمت چند ماهه دارم میبینمت ولی نمیتونستم بچه رو بغل کنم چه عجب با جیمین کنار اومدی(خنده با صدای ضعیف )
تو اینا رو از کجا میدونی
@ دارم میگم دیگه همه ی این مدت داشتم میدیدمت کوک الان داره داد میزنه برو بهش بگو بیاد
دک:برو تا من آمادش کنم
باشه....
.
.
.
کوک داد نزن
$چطوری وقتی عشقم تو کماعه
دیگه نیست بیدار شده
$چی؟
دِ برو پیشش دیگه
۳.۰k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.