پارت35
پارت35
که یهو یه نفر پیش گوش کوک پِخی
کرد کوک جیغ کشید و پرید رو هوا با جیغ کوک همه جیغ کشیدن خودشون هم نمیدونستن چرا دارن جیغ میکشن که اجومای خونه کوک از پشت مبل با خنده شدید اومد بیرو ن و گفت:
اجوما. ن.. نَ.. نترسین... منم(خندش کمی اروم شد)
کوک. اجومااااااا سکتم دادی
اجوما. ببخشید پسرا اخه دیدم حواستون نیست گفتم کمی
بترسونمتون خستگیتون در بره
جیمین. اجوما الان بدتر خسته شدیم با این جیغی که کشیدیم
یونگی. راست میگه، ولی من هنوز درک نکردم ما چرا با کوک جیغ کشیدیم؟!
نامجون. چون بهمون شک وارد شد و اون لحظه نمیدوستیم داریم چکار میکنیم
یونگی. اها
اجوما. ولی شما سه نفر که تازه اومدین جیغتون بیشتر شبیه عربده بود نسبت به کوک و جین و جیمین
اسماتون رو میگید؟
ته. بله، من تهیونگ هستم کیم تهیونگ دوست پسر کوک میتونید ته هم صدام کنید
کوک. یااااااااااا، ا.. اجوما داره شوخی میکنه
اجوما.(خنده) پسرم مشکلی نیست
اتفاقاً خوشحالم از سینگلی در اومدی ولی جین جیمین شما چی؟! شما هم باید دوست پسر پیدا کنید ها
نامجون و یونگی. ما دوست پسراشون هستیم(خنده)
اجوما. او.. که اینطور، اسماتون چیه؟
نامجون. نامجون هستم خانم، کیم نامجون
یونگی. منم مین یونگی هستم خانم
اجوما. عه کوک گربه (خنده)
کوک. اره اجوما شبیه گربس ولی گربه نیست وقتی هم باهاشون اشنا شدیم جیمین بهش گفت گربه ولی سر جیمین داد زد
یونگی. یااااا خب اون موقع نمیشناختمتون ولی الان خانم رو میشناسم
اجوما. راحت باش پسرم بهم بگو اجوما، اها بابت اینکه بهت گفتم گربه ببخشید
یونگی. ااا.. نه نه مشکلی نیست خا.. اجوما
اجوما.(لبخند) ببینم غذاخوردین یا درست کنم
ته. نه نه.. نمیخواد خوردیم
اجوما. باشه پس اگر کاری ندارین من برم برای شام خرید کنم
کوک. نه چیزی نمی خوایم، مواظب خودت باشی ها
اجوما. باشه پسرم، فعلا(لپ کوک رو بوس کرد)
یونگی.
که یهو یه نفر پیش گوش کوک پِخی
کرد کوک جیغ کشید و پرید رو هوا با جیغ کوک همه جیغ کشیدن خودشون هم نمیدونستن چرا دارن جیغ میکشن که اجومای خونه کوک از پشت مبل با خنده شدید اومد بیرو ن و گفت:
اجوما. ن.. نَ.. نترسین... منم(خندش کمی اروم شد)
کوک. اجومااااااا سکتم دادی
اجوما. ببخشید پسرا اخه دیدم حواستون نیست گفتم کمی
بترسونمتون خستگیتون در بره
جیمین. اجوما الان بدتر خسته شدیم با این جیغی که کشیدیم
یونگی. راست میگه، ولی من هنوز درک نکردم ما چرا با کوک جیغ کشیدیم؟!
نامجون. چون بهمون شک وارد شد و اون لحظه نمیدوستیم داریم چکار میکنیم
یونگی. اها
اجوما. ولی شما سه نفر که تازه اومدین جیغتون بیشتر شبیه عربده بود نسبت به کوک و جین و جیمین
اسماتون رو میگید؟
ته. بله، من تهیونگ هستم کیم تهیونگ دوست پسر کوک میتونید ته هم صدام کنید
کوک. یااااااااااا، ا.. اجوما داره شوخی میکنه
اجوما.(خنده) پسرم مشکلی نیست
اتفاقاً خوشحالم از سینگلی در اومدی ولی جین جیمین شما چی؟! شما هم باید دوست پسر پیدا کنید ها
نامجون و یونگی. ما دوست پسراشون هستیم(خنده)
اجوما. او.. که اینطور، اسماتون چیه؟
نامجون. نامجون هستم خانم، کیم نامجون
یونگی. منم مین یونگی هستم خانم
اجوما. عه کوک گربه (خنده)
کوک. اره اجوما شبیه گربس ولی گربه نیست وقتی هم باهاشون اشنا شدیم جیمین بهش گفت گربه ولی سر جیمین داد زد
یونگی. یااااا خب اون موقع نمیشناختمتون ولی الان خانم رو میشناسم
اجوما. راحت باش پسرم بهم بگو اجوما، اها بابت اینکه بهت گفتم گربه ببخشید
یونگی. ااا.. نه نه مشکلی نیست خا.. اجوما
اجوما.(لبخند) ببینم غذاخوردین یا درست کنم
ته. نه نه.. نمیخواد خوردیم
اجوما. باشه پس اگر کاری ندارین من برم برای شام خرید کنم
کوک. نه چیزی نمی خوایم، مواظب خودت باشی ها
اجوما. باشه پسرم، فعلا(لپ کوک رو بوس کرد)
یونگی.
۵.۵k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳