پارت 28
ات ویو
شوگا نزاشت برم خونه میا اینا از یه ورم جیمین لیسارو برداشت برد خونش اوه اوه فک کنم لیسا بدبخ پاره شوده جعررر ولش میا الان خونه خودش تنهاس برم پیشش گوناع داله خب خب چی بپوشممم ولش همین لباسه خوبه تع این چیه یه لباس پوشیدم و رفتم پایین که شوگا جلوم ظاهر شد
-کجا داری میری
+از اونجایی که لیسا و جیمین نیستن میا خونه تنخاست مخام برم پیشش تنها نباشه
-شب میمونی،؟؟
+نه برمیگردم
-خب بیا برسونمت
+نه خودم میرم
-نه بیا تنها خطرناکه
شوگا منو رسوند دم خونه میا اینا
+عااااا میگم بیا تو توهم
-آخه مزاحمتون میشم
+نه باو بیا هرچی بیشتر بهتر
رفتیم در زدیم که میا درو باز کرد
+سلااامممممم
میا:شلووممم
-سلام
میا:سلام بیاین تو
رفتیم داخل که کوک رو دیدیم که روی مبل نشسته
+بل خب میا جان شما چیکارا کردین وقتی ما نبودیم
-کوک زن گرفتی؟؟
میا:عهههه نهههه فقط اومد پیشم حوصلم سر نره
+اها بعد چرا این ادرس خونه تورو بلده
-یه حسی میگه یه خبرایی هست
+ولشون کن بیا بشینیم
نشستیم رو زمین دایرع مانند من پیشنهاد دادم که ج ح بازی کنیم اونا هم قبول کردن اومدم بطری رو بچرخونم که زنگ زدن
در و باز کردم لیسا و جیمین بودن
+سسسللااااممممممم
بعد از سلام و اینا اوناهم اومدن بازی بطری افتاد روی من و شوگا
-ج یا ح
+حقیقت
-منو دوست داری؟؟؟
شوگا نزاشت برم خونه میا اینا از یه ورم جیمین لیسارو برداشت برد خونش اوه اوه فک کنم لیسا بدبخ پاره شوده جعررر ولش میا الان خونه خودش تنهاس برم پیشش گوناع داله خب خب چی بپوشممم ولش همین لباسه خوبه تع این چیه یه لباس پوشیدم و رفتم پایین که شوگا جلوم ظاهر شد
-کجا داری میری
+از اونجایی که لیسا و جیمین نیستن میا خونه تنخاست مخام برم پیشش تنها نباشه
-شب میمونی،؟؟
+نه برمیگردم
-خب بیا برسونمت
+نه خودم میرم
-نه بیا تنها خطرناکه
شوگا منو رسوند دم خونه میا اینا
+عااااا میگم بیا تو توهم
-آخه مزاحمتون میشم
+نه باو بیا هرچی بیشتر بهتر
رفتیم در زدیم که میا درو باز کرد
+سلااامممممم
میا:شلووممم
-سلام
میا:سلام بیاین تو
رفتیم داخل که کوک رو دیدیم که روی مبل نشسته
+بل خب میا جان شما چیکارا کردین وقتی ما نبودیم
-کوک زن گرفتی؟؟
میا:عهههه نهههه فقط اومد پیشم حوصلم سر نره
+اها بعد چرا این ادرس خونه تورو بلده
-یه حسی میگه یه خبرایی هست
+ولشون کن بیا بشینیم
نشستیم رو زمین دایرع مانند من پیشنهاد دادم که ج ح بازی کنیم اونا هم قبول کردن اومدم بطری رو بچرخونم که زنگ زدن
در و باز کردم لیسا و جیمین بودن
+سسسللااااممممممم
بعد از سلام و اینا اوناهم اومدن بازی بطری افتاد روی من و شوگا
-ج یا ح
+حقیقت
-منو دوست داری؟؟؟
۱۵.۷k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.