عشق ویرانگر
پارت۱۸
°هومممم اره تهیونگ گفت داشت میرفت سرکت عجله داشت منم میخواستم ناهار بخورم که بهم گفت ببرمت تو اتاق
چی؟تهیونگ گفته شوخی میکنی دیگه اره
انقدر صدام بلند بود که صورتش جمع شد
°اروم دختر چته نخیر خیلی جدیم
باشع ممنون یه کارت برس
عقب عقب با چشمای بسته اومدم بیرون و عقب عقب میرفتم که خوردم به دیوار پشت سرم گرفتم
ایشششش دیوار چرا باید اینجا باشه اه
_دیوار؟به من میگی دیوار
با صدای عصبیش ترسیدم پشتم نگاه کردم این اینجا چیکار میکنه با صدای لرزون گفتم
ببببخشید
وایستا چرا ببخشید اشتباه دیگه پیش میاد هنوز اون حرفشو یادم نرفته جدی شدم و خیلی محکم گفتم
وایستا نه اصلا کاری نکردم که بخوای ببخشیم اشتباه پیش میاد تو کسی که باید معذرت بخوای به خاطر اون حرفای مسخره ای که زدی
_چی؟من؟معذرت بخوام
پوزخندی زد و ادامه داد_تنها کاری که هیچ وقت نکردم و نمیکنم بهتره جایگاه خودتو بدونی چون صبر من یه حدی داره اگه از اون بگذری تضمینی برای زنده بودنت نیست
اینو گفت و رفت رفتم پایین روی کناپه نشستم پسره ربات مثل ربات هیچ احساسی توش وجود نداره هیچی
اخر شب بود از اون موقع دارم تو عمارت میچرخم رفتم تو اتاق نشستم رو صندلی و به در و دیوار نگاه میکردم خوابم نمیومد امروز خیلی عجیب بود همش در رفت وامد بود هی میرفت هی میومد چی میدونم مهم نیست در باز شد اومد تو با تنفر بهش نگاه میکردم رفت لباساش عوض کرد
_چیه دنباله تنبیه ظهری
نخیر دارم نگاه میکنم باید از چیت خوشم بیاد
_چی؟
عصبی بود اخه این وه حرفی بود میزنی جلوی تخت وایستادم درست روبه روش ولی من به گردنش میرسیدم سرمو بالا بردم بهش نگاه کردم پوزخندی زدم
همونی که شنیدی اقای محترم
_از این حرفت پشیمون میشی
واییی نه بابا چجوری؟
دستمو گرفت و پرتم کرد رو تخت
_اینجوری
درسیده بودم ایشش روم خی.مه زده بود نمیزارم این بار نه
چیکار میکنی
_معلوم نیست
برو کنار
_وقتی داشتی شیرین زبونی میکردی باید به اینجاش فکر میکردی
هم عصبی بودن هم ترسیده بودم
باشه باشه ببخشید
_فایده ای ندارع
باشه بزار برم صورتم بشورم بعد
_صورتت ؟واقعا فکر کردی گول میخورم؟
بزار برم بعد هرکاری میخوای بکن
_نمیشه
دادم زدم
خودتم بیا
یکم فکر کرد
_پاشو
جلو رفت رفتم جلوی روشویی به اینه نگاه کردم این فقط برای وقت خریدن بود برم بیرون کارم ساختس نباید بزارم جلوی در وایستاده بود پاش لای در بود که قفلش نکنم دستم مشت کردن و...
___
❤️۱۸
۳۵ کامنت
°هومممم اره تهیونگ گفت داشت میرفت سرکت عجله داشت منم میخواستم ناهار بخورم که بهم گفت ببرمت تو اتاق
چی؟تهیونگ گفته شوخی میکنی دیگه اره
انقدر صدام بلند بود که صورتش جمع شد
°اروم دختر چته نخیر خیلی جدیم
باشع ممنون یه کارت برس
عقب عقب با چشمای بسته اومدم بیرون و عقب عقب میرفتم که خوردم به دیوار پشت سرم گرفتم
ایشششش دیوار چرا باید اینجا باشه اه
_دیوار؟به من میگی دیوار
با صدای عصبیش ترسیدم پشتم نگاه کردم این اینجا چیکار میکنه با صدای لرزون گفتم
ببببخشید
وایستا چرا ببخشید اشتباه دیگه پیش میاد هنوز اون حرفشو یادم نرفته جدی شدم و خیلی محکم گفتم
وایستا نه اصلا کاری نکردم که بخوای ببخشیم اشتباه پیش میاد تو کسی که باید معذرت بخوای به خاطر اون حرفای مسخره ای که زدی
_چی؟من؟معذرت بخوام
پوزخندی زد و ادامه داد_تنها کاری که هیچ وقت نکردم و نمیکنم بهتره جایگاه خودتو بدونی چون صبر من یه حدی داره اگه از اون بگذری تضمینی برای زنده بودنت نیست
اینو گفت و رفت رفتم پایین روی کناپه نشستم پسره ربات مثل ربات هیچ احساسی توش وجود نداره هیچی
اخر شب بود از اون موقع دارم تو عمارت میچرخم رفتم تو اتاق نشستم رو صندلی و به در و دیوار نگاه میکردم خوابم نمیومد امروز خیلی عجیب بود همش در رفت وامد بود هی میرفت هی میومد چی میدونم مهم نیست در باز شد اومد تو با تنفر بهش نگاه میکردم رفت لباساش عوض کرد
_چیه دنباله تنبیه ظهری
نخیر دارم نگاه میکنم باید از چیت خوشم بیاد
_چی؟
عصبی بود اخه این وه حرفی بود میزنی جلوی تخت وایستادم درست روبه روش ولی من به گردنش میرسیدم سرمو بالا بردم بهش نگاه کردم پوزخندی زدم
همونی که شنیدی اقای محترم
_از این حرفت پشیمون میشی
واییی نه بابا چجوری؟
دستمو گرفت و پرتم کرد رو تخت
_اینجوری
درسیده بودم ایشش روم خی.مه زده بود نمیزارم این بار نه
چیکار میکنی
_معلوم نیست
برو کنار
_وقتی داشتی شیرین زبونی میکردی باید به اینجاش فکر میکردی
هم عصبی بودن هم ترسیده بودم
باشه باشه ببخشید
_فایده ای ندارع
باشه بزار برم صورتم بشورم بعد
_صورتت ؟واقعا فکر کردی گول میخورم؟
بزار برم بعد هرکاری میخوای بکن
_نمیشه
دادم زدم
خودتم بیا
یکم فکر کرد
_پاشو
جلو رفت رفتم جلوی روشویی به اینه نگاه کردم این فقط برای وقت خریدن بود برم بیرون کارم ساختس نباید بزارم جلوی در وایستاده بود پاش لای در بود که قفلش نکنم دستم مشت کردن و...
___
❤️۱۸
۳۵ کامنت
۸.۷k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.