پارت ششم

محکم تر و تند تر از قبل توم تلمبه میزد و همراهم ناله
های بلند میکرد
بعد از چند مین ضربه زدن هردو باهم ارضا شدیم...ازم
بیرون کشید و سر شونه م رو بوسید
جونگکوک-تو عالی بیب
دستام رو به لبه های مبل گیر دادم و روش نشستم که
تهیونگ رو به روم قرار گرفت
تهیونگ-با یه راند دیگه چطوری؟
تهیونگ-هر چی میخوای درخواست کن اما این نه￾اگه وحشی نباشی اوکیم
پوزخندی زد و لباش رو روی لبام گذاشت و عضوش رو
یکجا واردم کرد
وقتی مطمئن شد جیغ نمیکشم لباش رو ازم فاصله داد-
خوبه بهت گفتم وحشی نباش
تهیونگ-خوبه منم گفتم نمیشه
بعد از تموم شدن حرفش محکم شروع به کوبیدن خودش
داخلم کرد و با دستش باالی عضوم رو مالش میدا
با تند تر شدن ضربه های حس میکرد بیشتر و بیشتر
نزدیکه تا اینکه مایع داغی با فشار داخلم خالی شد
ازم بیرون کشید و کنارم روی لبه مبل نشست تا نفسش
جا بیاد
جونگکوک دوباره بهم نزدیک شد و موهام رو نوازش
کرد و توی همون حالت گفت-جزوه هات با ما... بعد از
حموم بگیر بخواب
لبخند بی جونی زدم و سرم رو تکون دادم که به طرفم
اومد و بلندم کرد و به طرف حموم رفت
*فکر کنم با این اوضاع باید منتظر یه چند قلویی باشیم