تپش قلب پارت ۵۷
من:یورا یورا چشماشو باز کرد من:یورا یورا:جونگ کوک سرم گیج میره من:هیچی نیست تموم شد عزیزم عصبانی شدم یه نگاه به بالا کردم من:کی اینکارو کرد یورا:به نظرت کی میتونست باشه من:میدونم میکشمش ولش کردم رفتم از طبقه ها بالا یورا:جونگ کوک صبر کن اون قفل فرمون داره من:مهم نیست برام دیگه صبر من تموم شده (اوه اوه اینجا جونگ کوک ترسناک شده😨😂😂😂🤣🤣)رفتم بالا پشت بوم سومالیا میخواست بره اما نزاشتم من:کجا سومالیا:جونگ کوک من:خفه شو قفل فرمون و انداخت رو زمین رفتم جلوش یه کشیده محکم زدم تو صورتش من:عوضی تو چطوری به خودت اجازه میدی نزدیک یورا بشی هان سومالیا:زدی کی دسته بزن داشتی هوم من:گفتم خفه شو وقتش باشه بد میزنم پس دهنتو ببند تا با پشت دست نزدم تو دهنت کثافت اومد نزدیک سومالیا:جونگ کوک من:نیا نزدیک سومالیا:جونگ کوک من عاشقتم من:☺ (این از عصبانیته نه خوشحالی😐😂🤣🤣) من:واقعا سومالیا:آره اون دختر ارزش این همه محبت و نداره من:نداره سومالیا:نه برگشتم رفتم اونور سومالیا:جونگ کوک اوپا(اوههههه اوههههههههههههههههه😲😲😲😲😂😂به فاخ میری) سرمو کج کردم اینور و اونور برگشتم طرفش رفتم جلو من:واقعا الان بهم گفتی اوپا (الان یورا میاد فکرای بد میکنه😐😂🤣🤣😂منتظره یه لحظس جونگ کوک تا ببینه چی میگه یدونه محکم بزن تو دهنش☺جونگ کوک داره از عصبانیت پوست میندازه☺😶)
از زبون خودم
رفتم بالا دم در من:جونگ کوکککککک همون موقع از دور دیدم سومالیا جونگ کوک و بوسید دیگه خون جلو چشممو گرفت چشمام قرمز شده بود همون موقع دیدم جونگ کوک حولش داد رفت جلو یدونه زد تو دهنش محکم که پهن زمین شد داد بلند زد سومالیا رو بست به فحش من هنوز عصبی بودم رفتم جلو همون قفل فرمون و برداشتم من:ای دختره ی حرومزادههههههههههه دوییدم اما جونگ کوک منو گرفت کوک:یورا نه قفل فرمون نه از پشت گرفته بودم من:ولم کن جونگ کوک بزار من این کصکش و بکشم ولم کن چرا داری جلومو میگیری کوک:نمیخوام دستت به خون این آدم کثیف آلوده شه که ارزششو نداره یورا تو الان حالت خوب نیس بردم عقب جونگ کوک رفت جلوش اما سومالیا بلند شد رفت عقب سمت همونجایی که افتادم سومالیا:خوب من خودمو میکشم کوک:لیاقتت همون مرگه کثافت عوضی من هیچ وقت عاشق تو نمیشم چون من یکی بهتر از تو تو زندگیم دارم فهمیدیییییی آره لبا کثیفتم زدی چه فکری پیش خودت کردی همون موقع خودش پرت کرد پایین پاشدم رفتم پایینو نگاه کردم رفت رفت رفت پوخخخخخ له شد (فکر کنم کلا له شد😐😂😂😂شبی سیب زمینی) رفتم عقب افتادم رو زمین جونگ کوک اومد گرفتم از پشت کوک:یورا یورا من:جونگ کوک مرد کوک:میخواستی نمیره که زندگیمونو به گوه بکشه من:دوستم بود جونگ کوک ولی بعد تبدیل شد به دشمنم
از زبون خودم
رفتم بالا دم در من:جونگ کوکککککک همون موقع از دور دیدم سومالیا جونگ کوک و بوسید دیگه خون جلو چشممو گرفت چشمام قرمز شده بود همون موقع دیدم جونگ کوک حولش داد رفت جلو یدونه زد تو دهنش محکم که پهن زمین شد داد بلند زد سومالیا رو بست به فحش من هنوز عصبی بودم رفتم جلو همون قفل فرمون و برداشتم من:ای دختره ی حرومزادههههههههههه دوییدم اما جونگ کوک منو گرفت کوک:یورا نه قفل فرمون نه از پشت گرفته بودم من:ولم کن جونگ کوک بزار من این کصکش و بکشم ولم کن چرا داری جلومو میگیری کوک:نمیخوام دستت به خون این آدم کثیف آلوده شه که ارزششو نداره یورا تو الان حالت خوب نیس بردم عقب جونگ کوک رفت جلوش اما سومالیا بلند شد رفت عقب سمت همونجایی که افتادم سومالیا:خوب من خودمو میکشم کوک:لیاقتت همون مرگه کثافت عوضی من هیچ وقت عاشق تو نمیشم چون من یکی بهتر از تو تو زندگیم دارم فهمیدیییییی آره لبا کثیفتم زدی چه فکری پیش خودت کردی همون موقع خودش پرت کرد پایین پاشدم رفتم پایینو نگاه کردم رفت رفت رفت پوخخخخخ له شد (فکر کنم کلا له شد😐😂😂😂شبی سیب زمینی) رفتم عقب افتادم رو زمین جونگ کوک اومد گرفتم از پشت کوک:یورا یورا من:جونگ کوک مرد کوک:میخواستی نمیره که زندگیمونو به گوه بکشه من:دوستم بود جونگ کوک ولی بعد تبدیل شد به دشمنم
۳۳.۵k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.