از اهورا بر تبار لر درود

از اهورا بر تبار لر درود
بختیاریم نژاد برترم
از درایت برهمه ایران سرم
در تعقل عالم وفرزانگی
در شجاعت مردی ومردانگی
در ذکاوت شهره ایران منم
مهد نامداران ودلیران منم
مکر دشمن در وجودم راه نیست
کس چو ما بیدار دل وآگاه نیست
جای جای خاک ایرانم سراست
واژه واژم توی شهنامه بجاست
بس گذارم رود وکوه ودشت بود
شاهد احوال من منگشت بود
وصف پیکارم جهان بشنیده است
اتحادم را سفیددشت دیده است
از تبار پارس باشد ریشه ام
نیک کردارم ونیک اندیشه ام
داده منشور امر بر آزادی ام
تخت جمشید شوکت اجدادی ام
روی کولم قصه ای اصیل بود
نقش چوقایم چغازنبیل بود
از نژاد کاوه وآرش منم
تیغ بران خار چشم دشمنم
شیرسنگی ها نماد رزم من
فتح تهران قطره ای از عزم من
گربخواهم کوه چون کاه میشود
گر بخواهم پور من شاه میشود
خاک ایران صاحب اصلت منم
تاجدار نسل بر نسلت منم
گیوه وچوقا ودبیت در برم
زردکوه ان خطه شیرپرورم
ماهمانیم فاتحان قندهار
صاحب رزم وشکوه واقتدار
نسل برنسلم چنین گردنکشم
از نژاد اردشیر و کورشم
عدل نوشیروان را در ایلم بجوی
چون کریمخان راد مرد ونیک خوی
راه خرمدین وبابک دین من
راستی و انسانیت ایین من
آری من ایرانیم قومی اصیل
شیرزادی از تبار پاک ایل
انکه بر لر جک ببست از کینه است
ریشه وفرهنگ من دیرینه است
باسیاست قوم لر تحقیر شد
اجنبی بر خاک پاکم شیر سد
می سرایم تابدانند کیستیم
ما مطیع جهل تازی نیستیم
ای که نام از نسل تازی میبری
جز چپاول غارت و وحشی گری
برتو وایران چه ها کردن بگو؟
ای تفو بر جهل ونادانی تفو