✨🦋✨
✨🦋✨
{عشقم بادیگارده}
[part2]
- بله قربان منو صدا کرده بودید.
× خب خب میتونی بشینی
- ممنون
× لوکاس ما چند ساله با هم کار میکنیم؟
- خب جناب حدوداً پنج سالی میشه
× درسته توی این پنچ سال تو تونستی اعتماد منو نسبت به خودت جلب کنی حالا من میخوام یه امانتی واقعا مهم رو بهت بسپارم
- اممم به من
× اره خب میتونی از پسش بر بیای؟
- نمیدونم
× خب ببین تو خوب میدونی که من یه دشمن خونی دارم و اون هرجور شده میخواد که منو با نقطه ضعفم شکست بده
- بله درسته
× از این به بعد تو دیگه بادیگارد من نیستی
- چییی(با تعجب)
× اره نیستی ولی بادیگارد خواهرم میشی
- ام آخه چرااا (شکه شده بچم)
× من قرارها یه سه ماهی برم به ژاپن توی این مدتی که من نیستم بهترین فرسته که جان منو از نقطه ضعفم شکست بده(باید بگم که جان دشمن خونی لئو و لوکاسه)
- پس از من میخواید که از خواهرتون مراقبت کنم
× اره امشب به خونه ی ما دعوتی فردا هم وسایلت رو جمع میکنی میآی اونجا اتاق دادم بهت
- چی چرا
× خب تو فقط از بیرون خونه نمیتونی مراقبش باشی
- امم
× خب مشکل حل شد راستی برای این کار دو برابر حقوق میگیری
- باشه ممنون
∆پرش زمانی به شب∆
ویو لینا
داشتم با انجوما کوکی درست میکردم که زنگ در خورد انجوما رفت در رو باز کنه با همون صورت آردی و پیشبندم با سرعت رفتم طرف در...
#ادامه_دارد...
{عشقم بادیگارده}
[part2]
- بله قربان منو صدا کرده بودید.
× خب خب میتونی بشینی
- ممنون
× لوکاس ما چند ساله با هم کار میکنیم؟
- خب جناب حدوداً پنج سالی میشه
× درسته توی این پنچ سال تو تونستی اعتماد منو نسبت به خودت جلب کنی حالا من میخوام یه امانتی واقعا مهم رو بهت بسپارم
- اممم به من
× اره خب میتونی از پسش بر بیای؟
- نمیدونم
× خب ببین تو خوب میدونی که من یه دشمن خونی دارم و اون هرجور شده میخواد که منو با نقطه ضعفم شکست بده
- بله درسته
× از این به بعد تو دیگه بادیگارد من نیستی
- چییی(با تعجب)
× اره نیستی ولی بادیگارد خواهرم میشی
- ام آخه چرااا (شکه شده بچم)
× من قرارها یه سه ماهی برم به ژاپن توی این مدتی که من نیستم بهترین فرسته که جان منو از نقطه ضعفم شکست بده(باید بگم که جان دشمن خونی لئو و لوکاسه)
- پس از من میخواید که از خواهرتون مراقبت کنم
× اره امشب به خونه ی ما دعوتی فردا هم وسایلت رو جمع میکنی میآی اونجا اتاق دادم بهت
- چی چرا
× خب تو فقط از بیرون خونه نمیتونی مراقبش باشی
- امم
× خب مشکل حل شد راستی برای این کار دو برابر حقوق میگیری
- باشه ممنون
∆پرش زمانی به شب∆
ویو لینا
داشتم با انجوما کوکی درست میکردم که زنگ در خورد انجوما رفت در رو باز کنه با همون صورت آردی و پیشبندم با سرعت رفتم طرف در...
#ادامه_دارد...
۱.۸k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.