پارت۱۷
جین: پیداش کردم
جین:تهیونگ!!!!
تهیونگ:بله هیونگ
جین:چرا خونه چئونه ا/ت
تهیونگ:من نمیدو…..چی؟!!!!
کوکی:این حرفا رو ول کنید بیاد فعلا بریم دنبال ا/ت تا گمشون نکردیم
ا/ت ویو:
چئون:ا/ت لباسات دربیار
+چییییییی؟
چئون:نه نه یعنی عوضش کن توی اتاق
+اهان!
ا/ت رفت و لباسش رو عوض کرد و چئون لباسش رو آتیش زد
اعضا حمله کردن و ا/ت چئون از در مخفی فرار کردن
و فرداش چئون برای خواهرش و ا/ت بلیت به سمت شیکاگو گرفت
پرش زمانی به پرواز:
ا/ت ویو:منتظر بودیم توی بلند گو پیجمون کنن که یهو متوجه بودن یک فرد آشنا شدم ولی اهمیت ندادم
لونا ویو:(خواهر کوچیکه چئون و اکس تهیونگ)
لونا:من رفتم دشویی
+باشه اونی
داشتم میرفتم که یکی گرفت و کشیدم کنار
اون تهیونگ بود
لونا:تو اینجا چه گوهی میخوری؟
تهیونگ:بیبی بی ادب شدی باید حتما تنبیهت کنم؟
لونا:برو بابا(زد نقطه حساس🍆)
داشتم فرار میکردم توی بلند گو فرودگاه پیجمون کردن و رفتیم سریع به ا/ت گفتنی سوار شیم
+اونی چیزی شده خیلی استرس داری؟
لونا:نه ندارم بدو بریم رفتیم سوار شدیم رفتیم
پرش زمانی یک هفته بعد:
دیدم اونی رفت بیرون رفتم روی میز یک برگه بود دیدمش دوباره مسابقه های غیر قانونی بود
ولی به من ربطی نداره پس بهش نمیگم(چئون منظورشه)
هوا تاریک شده بود داشتم فیلم میدیدم و نودل میخوریم که یهو برقا رفت
دیدم صدا میاد فهمیدم یکی توی خونست
(الان شبه خودمم فقط بیدارم😀)
گوشیم رو برداشتم و روشنش کردم ولی
شارژش کم بود خاموش شد رفتم تا از توی کابینت کبریت و شمع بردارم روشن کردم دیدم یکی رو به روم روی کابینت نشسته اون….اون جانگکوک بود!!!!!!!
سریع رفتم توی اتاق و درو قفل کردم
دیدم واییی یادم رفته پنجره رو ببندم رفتم ببندم که یهو جمین از پنجره پرید توی اتاق منم تریسیده بودم رفتم در رو باز کنم ولی باز نمیشود فهمیدم جمین پشتمه
جمین کیلید رو ازم گرفت ولی در باز نمیشود
جمین:چطوری قفلش کردی که باز نمیشه؟
در باز شد
اهان راستی بگم ا/ت کار میکرده ولی به لونا نمیگفته صاحب کارش کتکش میزنه ولی چون ا/ت بدهکاره و نمیخواد لونا بدهکاریش رو بده به کارش ادامه میده
جین:تهیونگ!!!!
تهیونگ:بله هیونگ
جین:چرا خونه چئونه ا/ت
تهیونگ:من نمیدو…..چی؟!!!!
کوکی:این حرفا رو ول کنید بیاد فعلا بریم دنبال ا/ت تا گمشون نکردیم
ا/ت ویو:
چئون:ا/ت لباسات دربیار
+چییییییی؟
چئون:نه نه یعنی عوضش کن توی اتاق
+اهان!
ا/ت رفت و لباسش رو عوض کرد و چئون لباسش رو آتیش زد
اعضا حمله کردن و ا/ت چئون از در مخفی فرار کردن
و فرداش چئون برای خواهرش و ا/ت بلیت به سمت شیکاگو گرفت
پرش زمانی به پرواز:
ا/ت ویو:منتظر بودیم توی بلند گو پیجمون کنن که یهو متوجه بودن یک فرد آشنا شدم ولی اهمیت ندادم
لونا ویو:(خواهر کوچیکه چئون و اکس تهیونگ)
لونا:من رفتم دشویی
+باشه اونی
داشتم میرفتم که یکی گرفت و کشیدم کنار
اون تهیونگ بود
لونا:تو اینجا چه گوهی میخوری؟
تهیونگ:بیبی بی ادب شدی باید حتما تنبیهت کنم؟
لونا:برو بابا(زد نقطه حساس🍆)
داشتم فرار میکردم توی بلند گو فرودگاه پیجمون کردن و رفتیم سریع به ا/ت گفتنی سوار شیم
+اونی چیزی شده خیلی استرس داری؟
لونا:نه ندارم بدو بریم رفتیم سوار شدیم رفتیم
پرش زمانی یک هفته بعد:
دیدم اونی رفت بیرون رفتم روی میز یک برگه بود دیدمش دوباره مسابقه های غیر قانونی بود
ولی به من ربطی نداره پس بهش نمیگم(چئون منظورشه)
هوا تاریک شده بود داشتم فیلم میدیدم و نودل میخوریم که یهو برقا رفت
دیدم صدا میاد فهمیدم یکی توی خونست
(الان شبه خودمم فقط بیدارم😀)
گوشیم رو برداشتم و روشنش کردم ولی
شارژش کم بود خاموش شد رفتم تا از توی کابینت کبریت و شمع بردارم روشن کردم دیدم یکی رو به روم روی کابینت نشسته اون….اون جانگکوک بود!!!!!!!
سریع رفتم توی اتاق و درو قفل کردم
دیدم واییی یادم رفته پنجره رو ببندم رفتم ببندم که یهو جمین از پنجره پرید توی اتاق منم تریسیده بودم رفتم در رو باز کنم ولی باز نمیشود فهمیدم جمین پشتمه
جمین کیلید رو ازم گرفت ولی در باز نمیشود
جمین:چطوری قفلش کردی که باز نمیشه؟
در باز شد
اهان راستی بگم ا/ت کار میکرده ولی به لونا نمیگفته صاحب کارش کتکش میزنه ولی چون ا/ت بدهکاره و نمیخواد لونا بدهکاریش رو بده به کارش ادامه میده
۸.۶k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.