تک پارتی (کوک )
وقتی بدون دوست پسرت استادت
ا.ت :نشسته بودم امتحان داشتیم کوک داشت بالای میز نشسته بود اصلا با کتاب و باز نکرده بودم اومد بالا سرم کوک اومد بالا سرم یه برگه انداخت رو بزنم و رفت نشست همه رفتنم منم رفتم بعد رفتم تو اتاقش رفتم بغلش کردم
ا.ت :ممنون عشقم نجاتم دادی
ا.ت:بعد دیدم بوسم کرد منم همراهش کردم
کوک : اگه من نبودم میخواستی چیکار کنی
ا.ت :هیچی دل استادم میبردم رد میشدم
ا.ت :دیدم کوک عصبی داره نگاهم میکنه خندیدم
کوک:به خاطر این حرف تنبی میشی
ا.ت:نه دوباره نه
کوک:(خنده)
مدرسه تموم شده ا.ت با کوک به خونش رفت
کوک :آماده هستی بیب
ا.ت:فکر کردم شوخی بود
کوک :نچ
ا.ت :هوف،باش
ا.ت :نشسته بودم امتحان داشتیم کوک داشت بالای میز نشسته بود اصلا با کتاب و باز نکرده بودم اومد بالا سرم کوک اومد بالا سرم یه برگه انداخت رو بزنم و رفت نشست همه رفتنم منم رفتم بعد رفتم تو اتاقش رفتم بغلش کردم
ا.ت :ممنون عشقم نجاتم دادی
ا.ت:بعد دیدم بوسم کرد منم همراهش کردم
کوک : اگه من نبودم میخواستی چیکار کنی
ا.ت :هیچی دل استادم میبردم رد میشدم
ا.ت :دیدم کوک عصبی داره نگاهم میکنه خندیدم
کوک:به خاطر این حرف تنبی میشی
ا.ت:نه دوباره نه
کوک:(خنده)
مدرسه تموم شده ا.ت با کوک به خونش رفت
کوک :آماده هستی بیب
ا.ت:فکر کردم شوخی بود
کوک :نچ
ا.ت :هوف،باش
۵.۶k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.