𝑃𝑎𝑟𝑡6
𝑃𝑎𝑟𝑡6
Name:𝐈𝐥𝐥𝐞𝐠𝐚𝐥 𝐋𝐨𝐯𝐞
Writer:𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐌𝐢𝐧𝐬𝐮
Couple:𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐘𝐨𝐮𝐫 𝐧𝐚𝐦𝐞
اسم:عشق غیرقانونی
نویسنده:𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐌𝐢𝐧𝐬𝐮
کاپل:کوک/ا٫ت
نفس عمیقی کشیدم و از ماشین پیاده شدم
حس عجیبی به اینکار داشتم
نمیدونستم واقعا کار خوبی میکنم یا نه
_هی خدا این چه کاریه درم میکنم خل شدم اصن برمیگردم
_نه بابا ا/ت رسما خل شدیا خب هوف بریم تو کارش
آروم اسلحه رو برداشتم ماشینو قفل کردم و نزدیک تر شدم
_فک کنم اینجا در پشتی باشه
از همونجا رفتم تو
آروم آروم قدم برمیداشتم
همه جا تاریک بود
چراغ گوشیم رو روشن کردم دستمو گذاشتم روش مبادا جلب توجه بشه
انتظار داشتم حداقل جونگکوک رو ببینم ولی هیچ خبری از هیچی نبود
همینجوری داشتم میرفتم که چراغا روشن شدن
نامجون:به به مهمون داریم
جین:خانوم کی باشن؟
اسلحم رو درآوردم و گرفتم سمتشون
ا/ت:انتظار نداشتم زیاد باشین ولی از پستون برمیام
جیمین:به به چه کصشرایی میشنوم پارهههه
کوک:خب خب خانوم خصگله بگو ببینم چند مرده حلاجی ؟
ا/ت: با اینکه تابحال ندیدمت ولی فک کنم تو پسر معروفه جونگکوکی نه؟
کوک:میبینم که منو میشناسی
ا/ت:زارت بیا جلو نشونت بدم پسر خوشگله
کوک:شوگا برو ببینم چیکار میکنی
شوگا:بمولا من وقت اضافی ندارم با چصبچه ها دربیافتم
ا/ت: نترس بیا جلو
شوگا اومد جلو تا میخاست از پاهام بگیره با دستم زدم زیر چونش با کفشم زدم سرش که پرت شد اون طرف
کوک:عف میبینم ک کارت درسته
ا/ت:چرا مث آدم نمیای حرف بزنیم بخدا کم برات زندان درمیاد بیا برو زندان کار منم راه بیافتع
کوک:ی وقت کم نشه؟
همینطوری که میخواستم جوابش رو بدم یکی زد تو سرم و فقط حس برخورد کردن بدنم با زمین سفت اونجا رو کردم .....
____________________________________
وی: با این چیکار کنیم؟خیلی نچسبه
کوک:خودمم نمیدونم ولی هزار بار گفتم که ما مث اون بیشرف قاتل نیستیم
وی:باشه حالا نمیخاد ماجراشو دوباره یادآوری کنی
جیهوپ:یخ رو دادم به شوگا احساس میکنم فکش شکسته
وی:وای جرررر کارش درسته بخدا
جین:اگه نامجون هیونگ نزده بود تو سرش الان هممونو ب گا داده بود
کوک: دستت طلا داداش رسما ریدی دهنمون ک
جین:چاکریم
کوک:خب خب بسه بریم بیرون این دختره هم بیدار شه ببینیم حرف حسابش چیه
-همه از اتاق رفتن بیرون جز کوک
-جیمین اومد تو
جیمین:تو گلوت گیر کرده نه؟
کوک:کصخل من هنوز اولین بارمه دارم میبینمش حتی نمیدونم کیه
جیمین:خودتی
کوک:چی خودمم
جیمین:خر خودتی
کوک:برو بابا الان گیر افتادیم سر ی دختر تو چی میگی
جیمین:ببی این زنداداشم میشه این خط اینم نشون
-کوک پاره میشود
کوک:باشه بچه بیا پایین سرم درد گرفت بیا بریم ببینیم جین هیونگ باز چه زهرماری پخته بخوریم
ادامه در اسلاید بعدی
Name:𝐈𝐥𝐥𝐞𝐠𝐚𝐥 𝐋𝐨𝐯𝐞
Writer:𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐌𝐢𝐧𝐬𝐮
Couple:𝐊𝐨𝐨𝐤/𝐘𝐨𝐮𝐫 𝐧𝐚𝐦𝐞
اسم:عشق غیرقانونی
نویسنده:𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐌𝐢𝐧𝐬𝐮
کاپل:کوک/ا٫ت
نفس عمیقی کشیدم و از ماشین پیاده شدم
حس عجیبی به اینکار داشتم
نمیدونستم واقعا کار خوبی میکنم یا نه
_هی خدا این چه کاریه درم میکنم خل شدم اصن برمیگردم
_نه بابا ا/ت رسما خل شدیا خب هوف بریم تو کارش
آروم اسلحه رو برداشتم ماشینو قفل کردم و نزدیک تر شدم
_فک کنم اینجا در پشتی باشه
از همونجا رفتم تو
آروم آروم قدم برمیداشتم
همه جا تاریک بود
چراغ گوشیم رو روشن کردم دستمو گذاشتم روش مبادا جلب توجه بشه
انتظار داشتم حداقل جونگکوک رو ببینم ولی هیچ خبری از هیچی نبود
همینجوری داشتم میرفتم که چراغا روشن شدن
نامجون:به به مهمون داریم
جین:خانوم کی باشن؟
اسلحم رو درآوردم و گرفتم سمتشون
ا/ت:انتظار نداشتم زیاد باشین ولی از پستون برمیام
جیمین:به به چه کصشرایی میشنوم پارهههه
کوک:خب خب خانوم خصگله بگو ببینم چند مرده حلاجی ؟
ا/ت: با اینکه تابحال ندیدمت ولی فک کنم تو پسر معروفه جونگکوکی نه؟
کوک:میبینم که منو میشناسی
ا/ت:زارت بیا جلو نشونت بدم پسر خوشگله
کوک:شوگا برو ببینم چیکار میکنی
شوگا:بمولا من وقت اضافی ندارم با چصبچه ها دربیافتم
ا/ت: نترس بیا جلو
شوگا اومد جلو تا میخاست از پاهام بگیره با دستم زدم زیر چونش با کفشم زدم سرش که پرت شد اون طرف
کوک:عف میبینم ک کارت درسته
ا/ت:چرا مث آدم نمیای حرف بزنیم بخدا کم برات زندان درمیاد بیا برو زندان کار منم راه بیافتع
کوک:ی وقت کم نشه؟
همینطوری که میخواستم جوابش رو بدم یکی زد تو سرم و فقط حس برخورد کردن بدنم با زمین سفت اونجا رو کردم .....
____________________________________
وی: با این چیکار کنیم؟خیلی نچسبه
کوک:خودمم نمیدونم ولی هزار بار گفتم که ما مث اون بیشرف قاتل نیستیم
وی:باشه حالا نمیخاد ماجراشو دوباره یادآوری کنی
جیهوپ:یخ رو دادم به شوگا احساس میکنم فکش شکسته
وی:وای جرررر کارش درسته بخدا
جین:اگه نامجون هیونگ نزده بود تو سرش الان هممونو ب گا داده بود
کوک: دستت طلا داداش رسما ریدی دهنمون ک
جین:چاکریم
کوک:خب خب بسه بریم بیرون این دختره هم بیدار شه ببینیم حرف حسابش چیه
-همه از اتاق رفتن بیرون جز کوک
-جیمین اومد تو
جیمین:تو گلوت گیر کرده نه؟
کوک:کصخل من هنوز اولین بارمه دارم میبینمش حتی نمیدونم کیه
جیمین:خودتی
کوک:چی خودمم
جیمین:خر خودتی
کوک:برو بابا الان گیر افتادیم سر ی دختر تو چی میگی
جیمین:ببی این زنداداشم میشه این خط اینم نشون
-کوک پاره میشود
کوک:باشه بچه بیا پایین سرم درد گرفت بیا بریم ببینیم جین هیونگ باز چه زهرماری پخته بخوریم
ادامه در اسلاید بعدی
۱۴.۳k
۰۸ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.