معامله ..۱۱..

بکهیون : اگر حرف بزنی یه گلوله حرومت می کنم راه بیفت و هیچی نگو
تهیونگ تا حیاط بیمارستان هیچی نمیگه ولی بعد یهو دست بکهیون رو میگیره و اونو فیتیله پیچ میکنه بکهیون میوفته و اسلحه اش به زمین میخوره و یک گلوله شلیک میشه به سمت پای تهیونگ ولی تهیونگ ۲ میلیمتر با گلوله فاصله داشت و گلوله بهش نخورد.
بکهیون :میکشمت بالاخره!
تهیونگ :فکر کردی منم وایمیستم دست به سینه نگات می کنم !!!
بکهیون :باشه بچرخ تا بچرخیم ا/ت مال منه! تو نمیتونی اون را از من بگیری! پدرش اون رو توی قمار بهمن باخت و حالا اون مال منه !
تهیونگ: باشه اگر اصلاً گذاشتم با ا/ت حرف بزنی اسمم رو میذارم بکهیون‌عوضی‌ حالا ببین کی گفتم !!
بکهیون :فکر کردی من دست برمی دارم؟! اون مال منه تو حق نداری میون من و اون باشی !!!
تهیونگ :حرف مفت نزن اون منو دوست داره خودتم بهتر میدونی تو اگر دوسش داشتی حق نداشتی گروگان بگیری و اذیتش کنی
یهو صدای ا/ت از توی بیمارستان میاد و...