آخرین بوسه ۸۵
جی هوپ خنده ی جذابی کرد
و گفت:
آها خب من نگران شدم
پس من دیگه میرم آها راستی، جین گفت شام یه ربع دیگه آمادس
جونگ کوک لبخندی زد و گفت:
ممنونم ازت
و بعد جی هوپ رفت و بعد جونگ کوک در رو بست
و با لحن بچگونه و حسود گفت:
ات تو چیکار میکنی که همه عاشقتن و هی نگرانتن؟
ات از حسودی جونگ کوک
خنده ای کرد و گفت:
نمیدونم جونگ کوک...
و تا اومد حرفش رو بزنه سرش رو گرفت داخل توالت فرنگی و دوباره حالش بد شد
این دفعه جونگ کوک
بیشتر نگران شد و به ات گفت:
ات،مطمئنی که حالت خوبه؟
میخوای بریم بیمارستان؟نمیدونم اما من یه دلشوره ای دارم که نمیدونم از کجا اومده
ات لبخندی زد و گفت:
نه جونگ کوک، خوبه من تو خونه روزی ۲ و ۳ بار این شکلی میشم و تو میبینی
فقط یه استرس الکی گرفتی
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
و گفت:
آها خب من نگران شدم
پس من دیگه میرم آها راستی، جین گفت شام یه ربع دیگه آمادس
جونگ کوک لبخندی زد و گفت:
ممنونم ازت
و بعد جی هوپ رفت و بعد جونگ کوک در رو بست
و با لحن بچگونه و حسود گفت:
ات تو چیکار میکنی که همه عاشقتن و هی نگرانتن؟
ات از حسودی جونگ کوک
خنده ای کرد و گفت:
نمیدونم جونگ کوک...
و تا اومد حرفش رو بزنه سرش رو گرفت داخل توالت فرنگی و دوباره حالش بد شد
این دفعه جونگ کوک
بیشتر نگران شد و به ات گفت:
ات،مطمئنی که حالت خوبه؟
میخوای بریم بیمارستان؟نمیدونم اما من یه دلشوره ای دارم که نمیدونم از کجا اومده
ات لبخندی زد و گفت:
نه جونگ کوک، خوبه من تو خونه روزی ۲ و ۳ بار این شکلی میشم و تو میبینی
فقط یه استرس الکی گرفتی
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۷.۹k
۲۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.