خدمتکار عمارت ما
پارت:۱۶
جکنگکوک ویو:
وقتی ات روی توی لباس شنا دیدم بیشتر تحریک شدم...بدنش خیلی سفیده....حسم...حسم بهش کاملا درسته....من دوسش دارم....و نمیزارم کس دیگه اونو ازم بدزده
ات:م...من
جیمین:ات....هی...کوک ولش کن
کوک:....[حرص]
جیمین:عزیزم خوبی....؟کوک...مگه تو خودت نامزد نداری.....!؟؟
کوک:من دوسش ندارمممم
جیمین:چ...چی
کوک:من اون هرزرو دوس ندارم....!
جیمین:این به من مربوط نیست....من فعلا با ات کار دارم...!
کوک:....[حرص]
=جیمین دست ات رو گرفت=
کوک:ه..هییی....[با داد]
ات:ه..ها
کوک:اح...هیچی...!
جیمین:بریم عشقم
ات:اره
=جیمین دست ات رو گرفت و بردش تو یکی از اتاق های ویلای عموش=
_ات رو چسپوند به دیوار و شروع کرد به کسص کردن ات_
ات:ج...جیمین....ب..بس کن....م...من...نمی...نمیتونمم....!
جیمین:م..میتونی....اوم....گردنتم مث لبات خوشمزس؟
ات:چ...چی
_جیمین از لباش دلکند و رفت سراغ گردنش و کیص مارک های ارغوانی گزاشت_
ات:ج..جیمین...اح...بسکن...
جیمین:لذتشو ببر.....اوم....میخوامت بیب....
ات:ن...نه
=ات جیمین رو پس زد=
جیمین:داری چیکار میکنی...؟مگه تو منو دوست نداری؟
ات:ا..الان اماده نیستم
جیمین:اح😬
=جیمین رفت بیرون و ات تنها موند تو اتاق که یهو.........=
خماری بده؟نع؟
جکنگکوک ویو:
وقتی ات روی توی لباس شنا دیدم بیشتر تحریک شدم...بدنش خیلی سفیده....حسم...حسم بهش کاملا درسته....من دوسش دارم....و نمیزارم کس دیگه اونو ازم بدزده
ات:م...من
جیمین:ات....هی...کوک ولش کن
کوک:....[حرص]
جیمین:عزیزم خوبی....؟کوک...مگه تو خودت نامزد نداری.....!؟؟
کوک:من دوسش ندارمممم
جیمین:چ...چی
کوک:من اون هرزرو دوس ندارم....!
جیمین:این به من مربوط نیست....من فعلا با ات کار دارم...!
کوک:....[حرص]
=جیمین دست ات رو گرفت=
کوک:ه..هییی....[با داد]
ات:ه..ها
کوک:اح...هیچی...!
جیمین:بریم عشقم
ات:اره
=جیمین دست ات رو گرفت و بردش تو یکی از اتاق های ویلای عموش=
_ات رو چسپوند به دیوار و شروع کرد به کسص کردن ات_
ات:ج...جیمین....ب..بس کن....م...من...نمی...نمیتونمم....!
جیمین:م..میتونی....اوم....گردنتم مث لبات خوشمزس؟
ات:چ...چی
_جیمین از لباش دلکند و رفت سراغ گردنش و کیص مارک های ارغوانی گزاشت_
ات:ج..جیمین...اح...بسکن...
جیمین:لذتشو ببر.....اوم....میخوامت بیب....
ات:ن...نه
=ات جیمین رو پس زد=
جیمین:داری چیکار میکنی...؟مگه تو منو دوست نداری؟
ات:ا..الان اماده نیستم
جیمین:اح😬
=جیمین رفت بیرون و ات تنها موند تو اتاق که یهو.........=
خماری بده؟نع؟
۲۰.۳k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.