@fakegay
@fakegay
smoti>>🥂
がいぇヴぇおぴ🍥🐈⬛️🩸
Name🕯<my boy👾
Part²
______________
تهجون:اسمم تهجونه،جونگسو بودی دیگع؟
جونگسو:اره،..چرا به بدنم دست میزنی
تهجون:امشب میتونم..
جونگسو:کافیه !ادامش ندع
تهجون:بعد کلاس بیا کافه تریا حرف بزنیم
ویو جونگسو/
این چه حرکتی بو... نزدیک بود..هف رو مخمه.. نکنه فهمیده؟!نه امکان ندره نمیدونم بعد کافه باش حرف میزنم..!
زنگ خورد و رفتم سرکلاس سرجام نشستم و منتظر معلم بودم ...
بعد ²مین معلم اومد
معلم:بچها کتاباتونو بزارین تو نیازی به کتاب نداریم!
تهجون:ودف..براچی؟
معلم:جلسه عملیع
نمیدونستم منظورش چیه ..
جونگسو:میشه یکم بیشتر توضی...
معلم:عامم ببین باید با اشکال هندسی و گروهی یه نقاشی خاص بهم بدید!
جونگسو:بله
تهجون:یه درخواصتی دارم!..
معلم:میتونی بگی
تهجون:میشه من و دوستم توی یه گروه باشیم؟
معلم:دوستت؟فک نمیکردم دوستی داشته باشی..
تهجون:الان به هرحال این مهم نیست!میتونم؟
معلم:البته...!بقیه میتونین همگروهی هاتونو انتخاب کنین
تهجون کم کم اومد سمتم
تهجون:بیب بریم؟
جونگسو:بیب؟باهام راحت حرف نزن!
تهجون:تو دوستمی باید باهات راحت باشم''
جونگسو:عامم من اگه راحت بشم در حد یه دوست رابطمون حفظ نمیشه..!
تهجون:نفهمیدم..؟
جونگسو:ینی فقط دوست نمیمونیم..؟
تهجون:مگه قراره تا چه حدی پیش بری؟
جونگسو:سعی نکن باهام راحت حرف بزنی!
تهجون:ددی..؟
ادامه دارد~
8️⃣لایک =پارت بعد
smoti>>🥂
がいぇヴぇおぴ🍥🐈⬛️🩸
Name🕯<my boy👾
Part²
______________
تهجون:اسمم تهجونه،جونگسو بودی دیگع؟
جونگسو:اره،..چرا به بدنم دست میزنی
تهجون:امشب میتونم..
جونگسو:کافیه !ادامش ندع
تهجون:بعد کلاس بیا کافه تریا حرف بزنیم
ویو جونگسو/
این چه حرکتی بو... نزدیک بود..هف رو مخمه.. نکنه فهمیده؟!نه امکان ندره نمیدونم بعد کافه باش حرف میزنم..!
زنگ خورد و رفتم سرکلاس سرجام نشستم و منتظر معلم بودم ...
بعد ²مین معلم اومد
معلم:بچها کتاباتونو بزارین تو نیازی به کتاب نداریم!
تهجون:ودف..براچی؟
معلم:جلسه عملیع
نمیدونستم منظورش چیه ..
جونگسو:میشه یکم بیشتر توضی...
معلم:عامم ببین باید با اشکال هندسی و گروهی یه نقاشی خاص بهم بدید!
جونگسو:بله
تهجون:یه درخواصتی دارم!..
معلم:میتونی بگی
تهجون:میشه من و دوستم توی یه گروه باشیم؟
معلم:دوستت؟فک نمیکردم دوستی داشته باشی..
تهجون:الان به هرحال این مهم نیست!میتونم؟
معلم:البته...!بقیه میتونین همگروهی هاتونو انتخاب کنین
تهجون کم کم اومد سمتم
تهجون:بیب بریم؟
جونگسو:بیب؟باهام راحت حرف نزن!
تهجون:تو دوستمی باید باهات راحت باشم''
جونگسو:عامم من اگه راحت بشم در حد یه دوست رابطمون حفظ نمیشه..!
تهجون:نفهمیدم..؟
جونگسو:ینی فقط دوست نمیمونیم..؟
تهجون:مگه قراره تا چه حدی پیش بری؟
جونگسو:سعی نکن باهام راحت حرف بزنی!
تهجون:ددی..؟
ادامه دارد~
8️⃣لایک =پارت بعد
۵۱۰
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.