عاشق شدن part⁵⁰
و لبشو بوس کرد
لیندا:سلام خانم
ا.ت:ا.ت هستم.
لیندا:خوشبختم
ا.ت:همچنین
لیندا:تهیونگ میشه اینجارو بهم نشون بدی
ا.ت:اوه اره ته ب منم نشون بده جیمین فعلا کار داره
دختره عوضی همش میخواد بچسبه ب تهیونگ
تهیونگ:لیندا بیا بریم اینجارو بهت نشون بدم. ا.ت برو پیش کوک.
آخيش دلم خنک شده دختره اوسکل فک کرده تهیونگ بهش نگاه میکنه (ب همین خیال باش)
ویو ا.ت
یعنی چی چرا ته اینکارو کرد الان با اون بیشعور تنهاعه بزار ب کوک بگم باهام بیاد دقیقا پشتشون بریم
ا.ت:کوکککک. بدو بیا
کوک:چیه؟
ا.ت:کل اینجارو بهم نشون بده
کوک:چییی. آدم دیگه ای نبود
ا.ت:کوکییی بیا دیگ
کوک:باش بریم از رختکن شروع کنیم
ا.ت:بریم
رفتیم سمت رختکن ک دیدم در رختکن بستس رفتم تو و دیدم ک اون لیندا دارع لباس عوض میکنه سریع جلو چشمه کوک رو گرفتم درو باز تر کردم ک دیدم تهیونگ اونجاس
ا.ت:تهیونگگگگ. اینجا چیکار میکنی
تهیونگ:م.....
ویو تهیونگ
گف میخواد لباسشو عوض کنه منم رفتم دستشویی ولی اومدم دیدم لیندا اشتباهی دارع تو رختکن پسرا لباس عوض میکنه. از شانس گندم همون لحظه ا.ت هم اومد اونجا تا اومدم توضیح بدم لیندا گند زد تو قضیه و بدترش کرد
لیندا:ب.ت چ. ته باید از تو اجازه بگیره پیش کی و کجا باشه
منم نمیتونستم چیزی بگم چون مدیر استودیو گفته بود کوچک ترین بی احترامی ب این گروه. تنبیه دارع پس ساکت موندم تد ات حلش کنه چون سرزبون خوبی دارع
دیگ نمیگم خودتون باید یادتون بمونه
❤️🔚🩶
لیندا:سلام خانم
ا.ت:ا.ت هستم.
لیندا:خوشبختم
ا.ت:همچنین
لیندا:تهیونگ میشه اینجارو بهم نشون بدی
ا.ت:اوه اره ته ب منم نشون بده جیمین فعلا کار داره
دختره عوضی همش میخواد بچسبه ب تهیونگ
تهیونگ:لیندا بیا بریم اینجارو بهت نشون بدم. ا.ت برو پیش کوک.
آخيش دلم خنک شده دختره اوسکل فک کرده تهیونگ بهش نگاه میکنه (ب همین خیال باش)
ویو ا.ت
یعنی چی چرا ته اینکارو کرد الان با اون بیشعور تنهاعه بزار ب کوک بگم باهام بیاد دقیقا پشتشون بریم
ا.ت:کوکککک. بدو بیا
کوک:چیه؟
ا.ت:کل اینجارو بهم نشون بده
کوک:چییی. آدم دیگه ای نبود
ا.ت:کوکییی بیا دیگ
کوک:باش بریم از رختکن شروع کنیم
ا.ت:بریم
رفتیم سمت رختکن ک دیدم در رختکن بستس رفتم تو و دیدم ک اون لیندا دارع لباس عوض میکنه سریع جلو چشمه کوک رو گرفتم درو باز تر کردم ک دیدم تهیونگ اونجاس
ا.ت:تهیونگگگگ. اینجا چیکار میکنی
تهیونگ:م.....
ویو تهیونگ
گف میخواد لباسشو عوض کنه منم رفتم دستشویی ولی اومدم دیدم لیندا اشتباهی دارع تو رختکن پسرا لباس عوض میکنه. از شانس گندم همون لحظه ا.ت هم اومد اونجا تا اومدم توضیح بدم لیندا گند زد تو قضیه و بدترش کرد
لیندا:ب.ت چ. ته باید از تو اجازه بگیره پیش کی و کجا باشه
منم نمیتونستم چیزی بگم چون مدیر استودیو گفته بود کوچک ترین بی احترامی ب این گروه. تنبیه دارع پس ساکت موندم تد ات حلش کنه چون سرزبون خوبی دارع
دیگ نمیگم خودتون باید یادتون بمونه
❤️🔚🩶
۹.۱k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.