عشق مخفی پارت ۹
بادیگارد:از ده تا تیر تهیونگ و جونگکوک شیشتاش وسط خورد نامجون و جین هفت تا وسط خورد و یونگی و جیمین از ده تا تیر..
جیمین: خب
بادیگارد: هر ده تاش وسط خورده
تهیونگ: اااااا
جونگکوک: چجوریییی
نامجون: یونگی سه ساله تمرین میکنه
جین: جیمینم همینطور
جیمین: رقابت باهات سخته یونگی
یونگی: تو هم همینطور
جونگکوک: تهیونگ یه دیقه بیا بیرون
ویو یونگی
خدایا فهمیدم چمه عاشق شدمممم
ــــــــ فلش بک داخل ماشین ـــــــــ
جونگکوک: جیمین تو یونگی رو دوس داری
جیمین: خب.. ا.. اره جونگکوک ببندیااا
جونگکوک: خب بابااا
ـــــــــــــــــ پایان فلش بک ــــــــــــــــــــ
ویو تهیونگ
تهیونگ: مطمعنی؟
جونگکوک: اره از بابت یونگی هم مطمعنم. پس همون کاری رو بکن که گفتم بعد باهم دوباره رفتیم تو اتاق
تهیونگ: بیاید جرئت حقیقت
همه: باشه
قرار شد با بطری مشـ.. روب بازی کنیم و هرکی به حقیقت جواب نده یه قلوپ از شـ.. راب بخوره و بعد بقیه یه جرئت بهش بگن
بطری رو گذاشیم وسط چرخوندیم بعد چند دور افتاد من از جیمین
بازم سهمیه دارید امروز
جیمین: خب
بادیگارد: هر ده تاش وسط خورده
تهیونگ: اااااا
جونگکوک: چجوریییی
نامجون: یونگی سه ساله تمرین میکنه
جین: جیمینم همینطور
جیمین: رقابت باهات سخته یونگی
یونگی: تو هم همینطور
جونگکوک: تهیونگ یه دیقه بیا بیرون
ویو یونگی
خدایا فهمیدم چمه عاشق شدمممم
ــــــــ فلش بک داخل ماشین ـــــــــ
جونگکوک: جیمین تو یونگی رو دوس داری
جیمین: خب.. ا.. اره جونگکوک ببندیااا
جونگکوک: خب بابااا
ـــــــــــــــــ پایان فلش بک ــــــــــــــــــــ
ویو تهیونگ
تهیونگ: مطمعنی؟
جونگکوک: اره از بابت یونگی هم مطمعنم. پس همون کاری رو بکن که گفتم بعد باهم دوباره رفتیم تو اتاق
تهیونگ: بیاید جرئت حقیقت
همه: باشه
قرار شد با بطری مشـ.. روب بازی کنیم و هرکی به حقیقت جواب نده یه قلوپ از شـ.. راب بخوره و بعد بقیه یه جرئت بهش بگن
بطری رو گذاشیم وسط چرخوندیم بعد چند دور افتاد من از جیمین
بازم سهمیه دارید امروز
۵.۸k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.