پارت ۱۱
لوکیشن : بیمارستان
تایم : صبح ( بالاخره یه بار صبح افتاد )
جونگکوک آروم چشماشو باز کرد
تهیونگ و نامجون و می یونگ پیشش بودن
× بچه ها ؟
سریع رفتن سمتش
£ خوبی ؟
× من زندم ؟
@ آره به لطف تهیونگ
× چرا تهیونگ ؟
£ فکر میکردیم مردی واسه همین داشتن تو رو میبردن سردخونه ولی تهیونگ اومد علائم حیاتیت رو چک کرد دید زنده ای آوردنت بیمارستان
× واقعا ؟ ولی جوری که اون منو چاقو زد فکر نمیکردم زده بمونم
+ راستش جیمین هم یه کاره ای بود ، اون نذاشت تو رو ببرن و منم تونستم ببینم که دستت داره تکون میخوره
@ اووووو
+اوهوم
@ خب بچه ها دیگه باید بریم ، کی میمونه پیش کوک ؟
+ از اونجا که جونگکوک یه شب پیش من مونده و نامجونم زیاد کشیک داده من میمونم
@£ 😂😂😂
× باشه ، خیلی خیلی ممنونم که اومدین
@ خواهش میکنم
از اتاق که اومدن بیرون نامجون حرفی به می یونگ زد که خیلی می یونگ رو متعجب کرد !
£ میونگ من به تو مشکوکم !
@ چرا ؟
£ چون هر موقع این اتفاقا افتاد تو یه گوری بودی و هیچوقت حضور نداشتی
@ یعنی چی ، خب جی هیونم هیچوقت نبود چه ربطی داره
£ نمیدونم ، ولی تو برام مشکوکی
@ بسم الله 😐 پسره خل شده
تایم : صبح ( بالاخره یه بار صبح افتاد )
جونگکوک آروم چشماشو باز کرد
تهیونگ و نامجون و می یونگ پیشش بودن
× بچه ها ؟
سریع رفتن سمتش
£ خوبی ؟
× من زندم ؟
@ آره به لطف تهیونگ
× چرا تهیونگ ؟
£ فکر میکردیم مردی واسه همین داشتن تو رو میبردن سردخونه ولی تهیونگ اومد علائم حیاتیت رو چک کرد دید زنده ای آوردنت بیمارستان
× واقعا ؟ ولی جوری که اون منو چاقو زد فکر نمیکردم زده بمونم
+ راستش جیمین هم یه کاره ای بود ، اون نذاشت تو رو ببرن و منم تونستم ببینم که دستت داره تکون میخوره
@ اووووو
+اوهوم
@ خب بچه ها دیگه باید بریم ، کی میمونه پیش کوک ؟
+ از اونجا که جونگکوک یه شب پیش من مونده و نامجونم زیاد کشیک داده من میمونم
@£ 😂😂😂
× باشه ، خیلی خیلی ممنونم که اومدین
@ خواهش میکنم
از اتاق که اومدن بیرون نامجون حرفی به می یونگ زد که خیلی می یونگ رو متعجب کرد !
£ میونگ من به تو مشکوکم !
@ چرا ؟
£ چون هر موقع این اتفاقا افتاد تو یه گوری بودی و هیچوقت حضور نداشتی
@ یعنی چی ، خب جی هیونم هیچوقت نبود چه ربطی داره
£ نمیدونم ، ولی تو برام مشکوکی
@ بسم الله 😐 پسره خل شده
۵.۱k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.