باجی: خب بگید بینم شیطونا تنها بودین چیکارا کردین؟ 😉
باجی: خب بگید بینم شیطونا تنها بودین چیکارا کردین؟ 😉
ایزانا: گونه ش رو بوس کردیم
مایکی: بغلش کردیم
شین: ای من ریــــد........ تو این شانس، داداش کوچیکام زن گرفتن اما من هنوز مخ زدن یاد نگرفتم🥹💔
واکاسا: یاد میگیری داداش
تاکئومی: میتونی کلاسای خصوصی با ران و سانزو بگیری، مخ زنیشون خوبه
شین: واقعا؟
کوکو: اگه مخ زنیشون بد بود، الان نصف دخترای توکیو با شب بخیر اینا خوابشون نمیبرد
هانما: هم شماها مخ همه دخترا رو زدین که برا ما چیزی نمونده
دراکن: اقا من میرم تو اتاقم یکم بخوابم، اوک
تاکه: منم میرم، خدافظ
همه: اوکی
میتسویا: اول به نظرم یه فکری کنین که دراکن رو به اما برسونیم
آکون: و تاکه رو هم به هینا
باجی: الله وکیلی موافقم، یکم دیگه بگذره به عنوان فسیل های عاشق شناخته میشن
کازو: خو چَکار کنیم؟
مایکی: ایده ای ندارم، کسی داره؟
همه: نه
کاکوچو: خب، بریم تو اتاق نشیمن که هممون فکرامونو بذاریم رو هم
*و همشون رفتن اتاق نشیمن*
*همین تایم دخترا*
سنجو: چشماتو ببند
سوزومه: خب چرااا؟؟
سنجو: میخوایم سوپرایزت کنیم ببند دیگههه!
سوزومه: باشه باشه *و چشماشو بست *
*هینا درو باز کرد و سنجو و اما بردنش تو اتاق یوزوها هم حواسش بود سوزومه به جایی نخورع*
سنجو: باز کن چشماتو
*سوزو چشماشو باز کرد*
سوزو: وایییییئیییی!!!!!! چه خوشگلععهعع، قلبممممممم اکلیلی شددددددد، خودااااااا، وایب سبزززز، چقدر خوشگله مرسی بچه ها
*و بغلشون کرد*
سنجو: از ایزانا و مایکی هم تشکر کن
سوزو: برا چی؟
یوزوها: با پول اونا اینارو خریدیم
سوزومه: اووو، باوشه، و سنجو خانوم، یادت نره یه خرید قرار شد بریمااا
سنجو: هنوز یادته🥹
سوزو: اوهوم، راستی بچه ها. مایکی و ایزانا میدونن که من یه مدل ام؟
اما: اره، میتسویا گفته بهشون
سوزو: میتسویا دیگه کدومشونه؟
یوزوها: همونی که موهاش مشکیه و چشمای یه جورایی بنفش دارع
سوزو: نفهمیدم اما اوکی
سنجو: بیاین بریم بشینیم
*رفتن تو بالکن اتاق سوزومه و براش میز و پنج تا صندلی سفید چیده بودن و روی صندلی ها کوسن قورباغه بود*
سوزو: وییییی خودا🥺💖
سنجو: خب بشینید دیگه
*همشون نشستن*
اما: خب یه سوال، از داداشام خوشت اومد؟
سوزومه: چی بگم والا *یکم گونه هاش قرمز شده*
هینا: پس دوسشون داری
سوزو: کی گفته
سنجو: عرضم به حضورتون که گونه های سرخت خیلی واضح دارع بیانش میکنه
سوزو: چـ-چی کی کجا؟ گونه های من!؟*یکم بیشتر گونش قرمز شد*
یوزوها: خواهرم الان از سرخی به معرض مرگ میری آروم باشش
سوزو: د-دست خودم نیست
اما: راستی وقتی تنها بودین چی شد؟
*سوزومه جان .....*
☆پایان پارت 23☆
لیلی: سلام فسیل ها، خوب هستید؟ پارت ندادم چون میخواستم 13٠ تایی بشیم و شدیممم🥳🥳🥳🥳 ممنونننن♡ و بلاخره گشادی را کنار گذاشتمو پارت دادممم
ایزانا: گونه ش رو بوس کردیم
مایکی: بغلش کردیم
شین: ای من ریــــد........ تو این شانس، داداش کوچیکام زن گرفتن اما من هنوز مخ زدن یاد نگرفتم🥹💔
واکاسا: یاد میگیری داداش
تاکئومی: میتونی کلاسای خصوصی با ران و سانزو بگیری، مخ زنیشون خوبه
شین: واقعا؟
کوکو: اگه مخ زنیشون بد بود، الان نصف دخترای توکیو با شب بخیر اینا خوابشون نمیبرد
هانما: هم شماها مخ همه دخترا رو زدین که برا ما چیزی نمونده
دراکن: اقا من میرم تو اتاقم یکم بخوابم، اوک
تاکه: منم میرم، خدافظ
همه: اوکی
میتسویا: اول به نظرم یه فکری کنین که دراکن رو به اما برسونیم
آکون: و تاکه رو هم به هینا
باجی: الله وکیلی موافقم، یکم دیگه بگذره به عنوان فسیل های عاشق شناخته میشن
کازو: خو چَکار کنیم؟
مایکی: ایده ای ندارم، کسی داره؟
همه: نه
کاکوچو: خب، بریم تو اتاق نشیمن که هممون فکرامونو بذاریم رو هم
*و همشون رفتن اتاق نشیمن*
*همین تایم دخترا*
سنجو: چشماتو ببند
سوزومه: خب چرااا؟؟
سنجو: میخوایم سوپرایزت کنیم ببند دیگههه!
سوزومه: باشه باشه *و چشماشو بست *
*هینا درو باز کرد و سنجو و اما بردنش تو اتاق یوزوها هم حواسش بود سوزومه به جایی نخورع*
سنجو: باز کن چشماتو
*سوزو چشماشو باز کرد*
سوزو: وایییییئیییی!!!!!! چه خوشگلععهعع، قلبممممممم اکلیلی شددددددد، خودااااااا، وایب سبزززز، چقدر خوشگله مرسی بچه ها
*و بغلشون کرد*
سنجو: از ایزانا و مایکی هم تشکر کن
سوزو: برا چی؟
یوزوها: با پول اونا اینارو خریدیم
سوزومه: اووو، باوشه، و سنجو خانوم، یادت نره یه خرید قرار شد بریمااا
سنجو: هنوز یادته🥹
سوزو: اوهوم، راستی بچه ها. مایکی و ایزانا میدونن که من یه مدل ام؟
اما: اره، میتسویا گفته بهشون
سوزو: میتسویا دیگه کدومشونه؟
یوزوها: همونی که موهاش مشکیه و چشمای یه جورایی بنفش دارع
سوزو: نفهمیدم اما اوکی
سنجو: بیاین بریم بشینیم
*رفتن تو بالکن اتاق سوزومه و براش میز و پنج تا صندلی سفید چیده بودن و روی صندلی ها کوسن قورباغه بود*
سوزو: وییییی خودا🥺💖
سنجو: خب بشینید دیگه
*همشون نشستن*
اما: خب یه سوال، از داداشام خوشت اومد؟
سوزومه: چی بگم والا *یکم گونه هاش قرمز شده*
هینا: پس دوسشون داری
سوزو: کی گفته
سنجو: عرضم به حضورتون که گونه های سرخت خیلی واضح دارع بیانش میکنه
سوزو: چـ-چی کی کجا؟ گونه های من!؟*یکم بیشتر گونش قرمز شد*
یوزوها: خواهرم الان از سرخی به معرض مرگ میری آروم باشش
سوزو: د-دست خودم نیست
اما: راستی وقتی تنها بودین چی شد؟
*سوزومه جان .....*
☆پایان پارت 23☆
لیلی: سلام فسیل ها، خوب هستید؟ پارت ندادم چون میخواستم 13٠ تایی بشیم و شدیممم🥳🥳🥳🥳 ممنونننن♡ و بلاخره گشادی را کنار گذاشتمو پارت دادممم
۱۰.۰k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.