ارباب سخت گیر
ارباب سخت گیر
پارت پنجم
چشمام گرد شده بود! چییییییییییی
چرا باید خدمتکار شیخصی تو باشم؟!
. چون من تورو خریدم بیب
، تو فقط یبار دیگه بهم بگو بیب
باشه خب بیب خوبه؟
او اجوما در زم قوانین بهش بگو
ا.ت ویو تا اومدم صحبت کنم سریع از آشپزخونه خارج شد و به طرف بالا رفت
(علامت اجوما=*)
*دخترم میشه خودتو معرفتی کنی
، پارک ا.ت هستم 26سالمه و یک برادر دارم و مادر پدرم توی یک حادثه از دست دادم!
*(ساکت موند)
، خوب من الان باید چیکار کنم
*میتونی با غذا درست کردن شروع کنی؟
، حتما
*بلدی؟!
، ارع
بعد شروع به غذا درست کردن شد تقریبا آماده شده بود
*واو دختر چه کردی
،(خنده)
*(خنده)
*او راستی ارباب گفتن که ناهارش ن رو تویاتاق کارشون میخورن میتونی براشون ببری؟
، آره حتما
و بعد غذا رو توی سینی گزاشتم و رفتم طبقه ی بالا که یهوو.. !!
خب خب خببب پارت بعد هم بزارم؟ 💜👌
پارت پنجم
چشمام گرد شده بود! چییییییییییی
چرا باید خدمتکار شیخصی تو باشم؟!
. چون من تورو خریدم بیب
، تو فقط یبار دیگه بهم بگو بیب
باشه خب بیب خوبه؟
او اجوما در زم قوانین بهش بگو
ا.ت ویو تا اومدم صحبت کنم سریع از آشپزخونه خارج شد و به طرف بالا رفت
(علامت اجوما=*)
*دخترم میشه خودتو معرفتی کنی
، پارک ا.ت هستم 26سالمه و یک برادر دارم و مادر پدرم توی یک حادثه از دست دادم!
*(ساکت موند)
، خوب من الان باید چیکار کنم
*میتونی با غذا درست کردن شروع کنی؟
، حتما
*بلدی؟!
، ارع
بعد شروع به غذا درست کردن شد تقریبا آماده شده بود
*واو دختر چه کردی
،(خنده)
*(خنده)
*او راستی ارباب گفتن که ناهارش ن رو تویاتاق کارشون میخورن میتونی براشون ببری؟
، آره حتما
و بعد غذا رو توی سینی گزاشتم و رفتم طبقه ی بالا که یهوو.. !!
خب خب خببب پارت بعد هم بزارم؟ 💜👌
۵.۸k
۱۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.