دو چهره p3
ویوی ا.ت
دیدیم آجوما قهوه آورد چون من و یونا قهوه دوست نداشتیم نخوردیم
که دیدم کوک گفت:(علامت کوک¥)
¥چرا قهوا هاتونو نمیخورید
+آخه منو یونا قهوه دوست نداریم کلن نمیخوریم
¥اخه.....
که دیدم جیمین زد به بازوی کوک که حرفش نصفه موندو یه چیزی بهش گفت که متوجه نشدم
ویوی جیمین
کوک گفت چرا قهوه نمیخورید ا.ت گفت دوست ندارم کوک میخواست یه چیزی بگه که زدم به بازوش و بهش گفتم که این دوتا چیزی نیستن که اونم قبول کرد
ویوی لیسا
دیدم داره سرم گیج میره انگار داشتم همزمان با گردش زمین میچرخیدم که به ا.ت گفتم:(علامت لیسا£)
£سرم داره گیج میره(اروم)
که دیدم رزی جنی جیسو تایید کردن گفتم شت که در گوش ا.ت گفتم
£تو قهوه ها خواب آور ریختن
ویوی ا.ت
وقتی که لیسا گفت تو قهوه ها خواب آور ریختن انگار دنیا رو سرم خراب شد همون موقع گفتم
+ما باید بریم
که جیمین گفت
_کجا با این عجله ما که کارمون تموم نشده
+بعداً قرار میزاریم الان لیسا حالش خوب نیست
_فقط لیسا؟
+شما نخشتون چیه ها تو قهوه ها خواب آور ریختید که مثلاً چی(داد)
_ما؟!خب ببین ما پسریم و مقام دوم بزرگ ترین مافیا رو داریم و شما که دخترید مقام اول بنظرتون این عادلانست ایا؟
+این که اینارو بیهوش کنید چیزی ازمون کم نمیکنه
که حس کردم یکی داره از پشت من و یونا میاد که همون موقع منو یونا جا خالی دادیم و همون دست مالو گذاشتیم جلو دهنشون و بیهوش شدن
+شما ها خیلی زیاد روی کردید اگر اندازه نخد عقل داشتید این کاری که زندگی شمارو به خطر میندازه نمیکردید(داد)
ویوی جیمین
که این حرفو زد و سیاهی
خب خب گایز من معذرت میخوام بابت اینکه دیر پارت سه رو گذاشتم ولی خب شرطا رو نرسوندید همایتاتون کم شده لطفاً حمایت کنید شرطا رو برسونید تا منم پارت هارو بزارم
۵لایک❣️
۵کامنت💌
۲فالو📲
بایی مستر/لیدی
دیدیم آجوما قهوه آورد چون من و یونا قهوه دوست نداشتیم نخوردیم
که دیدم کوک گفت:(علامت کوک¥)
¥چرا قهوا هاتونو نمیخورید
+آخه منو یونا قهوه دوست نداریم کلن نمیخوریم
¥اخه.....
که دیدم جیمین زد به بازوی کوک که حرفش نصفه موندو یه چیزی بهش گفت که متوجه نشدم
ویوی جیمین
کوک گفت چرا قهوه نمیخورید ا.ت گفت دوست ندارم کوک میخواست یه چیزی بگه که زدم به بازوش و بهش گفتم که این دوتا چیزی نیستن که اونم قبول کرد
ویوی لیسا
دیدم داره سرم گیج میره انگار داشتم همزمان با گردش زمین میچرخیدم که به ا.ت گفتم:(علامت لیسا£)
£سرم داره گیج میره(اروم)
که دیدم رزی جنی جیسو تایید کردن گفتم شت که در گوش ا.ت گفتم
£تو قهوه ها خواب آور ریختن
ویوی ا.ت
وقتی که لیسا گفت تو قهوه ها خواب آور ریختن انگار دنیا رو سرم خراب شد همون موقع گفتم
+ما باید بریم
که جیمین گفت
_کجا با این عجله ما که کارمون تموم نشده
+بعداً قرار میزاریم الان لیسا حالش خوب نیست
_فقط لیسا؟
+شما نخشتون چیه ها تو قهوه ها خواب آور ریختید که مثلاً چی(داد)
_ما؟!خب ببین ما پسریم و مقام دوم بزرگ ترین مافیا رو داریم و شما که دخترید مقام اول بنظرتون این عادلانست ایا؟
+این که اینارو بیهوش کنید چیزی ازمون کم نمیکنه
که حس کردم یکی داره از پشت من و یونا میاد که همون موقع منو یونا جا خالی دادیم و همون دست مالو گذاشتیم جلو دهنشون و بیهوش شدن
+شما ها خیلی زیاد روی کردید اگر اندازه نخد عقل داشتید این کاری که زندگی شمارو به خطر میندازه نمیکردید(داد)
ویوی جیمین
که این حرفو زد و سیاهی
خب خب گایز من معذرت میخوام بابت اینکه دیر پارت سه رو گذاشتم ولی خب شرطا رو نرسوندید همایتاتون کم شده لطفاً حمایت کنید شرطا رو برسونید تا منم پارت هارو بزارم
۵لایک❣️
۵کامنت💌
۲فالو📲
بایی مستر/لیدی
۱۱.۱k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.