𝑷 ۴
راستی فلش بک دیشب
ا.ت:
تو اتاق بودم که
صدای لونا اومد
ل:آره جک نگران نباش
جک:......(مثلا ا.ت نفمید چی گفت)
ل:هه وقتی تموم پولای جئون و گرفتم با دست پر بر میگردم ددی
ا.ت:آروم رفتم دم اتاق و ازش فیلم گرفتم...
پرش زمانی فردا:
با ی صدای داد و هوار لونا بیدار شدم که یهو لونا موهامو کشید و انداختم زمین
ل: هوی هر*زه اینجا اتاق مهمانه نه جای خواب هر*زه هایی مثل تو
ا.ت: اصلا هنوز بیدار نشده بودم و هنگ بودم
ل: ی لگد زدم تو شکمش...
یهو جونگ کوک اومد تو
لونا میشینه رو زمین
ل: ددی... نگاه کن اون منو زد زمین
ج: هر*زه چطور جرعت کردی؟
کوک پاشو میزاره رو سینه ا.ت و فشار میده
ا.ت: عا عاخ ول ولم ک کن
کوک لگد میزنه تو شکمش و از موهاش بلندش میکنه
و پرتش میکنه بیرون از خونه
از دید ا.ت:
آخخخ آییییی خیلی درد دارممم
ب سختی گوشیمو در اوردمو زنگ مارینا زدم
(مارینا:م ا.ت: ت)
م: الو؟
ت: آهه م ما ر ری نا ک کم کمک
م: ا.تتتتت کجاییییییی
ت: د دم ع عما عمارت
م: دارم میاممممم
پرش زمانی ۸ مین بعد
م: ا.تتتتت چیکار کردی با خودتتتت دخترررر
راوی: مارینا ا.ت رو میبره بیمارستان و بعد دو روز مرخص میشه
م:هعییی زندگی
راستی ا.ت اگه جایی نداری میخوای بیای پیش من؟
ا.ت:نه حوصله نگهداری از توله سگتو ندارم
م:یاااااا به رونا(سگ مارینا)توهین نکننن
به هر حال بیا بریم
ا.ت:باوشه
عمارت مارینا...
ببخشیدددددددد
واقعااا سرم شلوغ بوددد
تورنی تیم داشتمممم
۱۰ لایک^_^
ا.ت:
تو اتاق بودم که
صدای لونا اومد
ل:آره جک نگران نباش
جک:......(مثلا ا.ت نفمید چی گفت)
ل:هه وقتی تموم پولای جئون و گرفتم با دست پر بر میگردم ددی
ا.ت:آروم رفتم دم اتاق و ازش فیلم گرفتم...
پرش زمانی فردا:
با ی صدای داد و هوار لونا بیدار شدم که یهو لونا موهامو کشید و انداختم زمین
ل: هوی هر*زه اینجا اتاق مهمانه نه جای خواب هر*زه هایی مثل تو
ا.ت: اصلا هنوز بیدار نشده بودم و هنگ بودم
ل: ی لگد زدم تو شکمش...
یهو جونگ کوک اومد تو
لونا میشینه رو زمین
ل: ددی... نگاه کن اون منو زد زمین
ج: هر*زه چطور جرعت کردی؟
کوک پاشو میزاره رو سینه ا.ت و فشار میده
ا.ت: عا عاخ ول ولم ک کن
کوک لگد میزنه تو شکمش و از موهاش بلندش میکنه
و پرتش میکنه بیرون از خونه
از دید ا.ت:
آخخخ آییییی خیلی درد دارممم
ب سختی گوشیمو در اوردمو زنگ مارینا زدم
(مارینا:م ا.ت: ت)
م: الو؟
ت: آهه م ما ر ری نا ک کم کمک
م: ا.تتتتت کجاییییییی
ت: د دم ع عما عمارت
م: دارم میاممممم
پرش زمانی ۸ مین بعد
م: ا.تتتتت چیکار کردی با خودتتتت دخترررر
راوی: مارینا ا.ت رو میبره بیمارستان و بعد دو روز مرخص میشه
م:هعییی زندگی
راستی ا.ت اگه جایی نداری میخوای بیای پیش من؟
ا.ت:نه حوصله نگهداری از توله سگتو ندارم
م:یاااااا به رونا(سگ مارینا)توهین نکننن
به هر حال بیا بریم
ا.ت:باوشه
عمارت مارینا...
ببخشیدددددددد
واقعااا سرم شلوغ بوددد
تورنی تیم داشتمممم
۱۰ لایک^_^
۵۳.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.