(نفرت نا تمام)Part.19 فصل²
جیمین*ویو
کاشکی بیدار شه
ا/ت:اخه منم نمیتونم بیدارش کنم
جیمین:نه
ا/ت:.....
جیمین:بیا صبحانه مون رو بخوریم چون کل این پلاستیک هارو باید خالی کنی.
ا/ت:باشه
جیمین:راستی امشب شب درد ناکی واست در پیش هستش.
ا/ت:میدونم جیمینی
صبحانه مون رو خوردیم.
رفتم سر کار.
نقشه هم کشیدم.
واسه امشب.
میخوام دوباره بگم
نقشه یا همون تله:
به ادمای بابای ا/ت پول زیادی میدم.
تا اون رو به یه جا بکشنش همونجایی.
که من بهشون لوکیشن دادم.
من میرم جلو انگار که نمیدونم چه خبره.
منم الکی به اونجا کشوندن.
و کلی ادم که من جور کردم.
دورمون میکنن.
و به بابای ا/ت شلیک میکنن.
منم بعد از اینکه خیلی اذش خون رفت.
میبرمش بیمارستان.
ولی متاسفانه.
زنده نمیمونه بعد از اون.
همه خون رفتن اذش
پایان
کاشکی بیدار شه
ا/ت:اخه منم نمیتونم بیدارش کنم
جیمین:نه
ا/ت:.....
جیمین:بیا صبحانه مون رو بخوریم چون کل این پلاستیک هارو باید خالی کنی.
ا/ت:باشه
جیمین:راستی امشب شب درد ناکی واست در پیش هستش.
ا/ت:میدونم جیمینی
صبحانه مون رو خوردیم.
رفتم سر کار.
نقشه هم کشیدم.
واسه امشب.
میخوام دوباره بگم
نقشه یا همون تله:
به ادمای بابای ا/ت پول زیادی میدم.
تا اون رو به یه جا بکشنش همونجایی.
که من بهشون لوکیشن دادم.
من میرم جلو انگار که نمیدونم چه خبره.
منم الکی به اونجا کشوندن.
و کلی ادم که من جور کردم.
دورمون میکنن.
و به بابای ا/ت شلیک میکنن.
منم بعد از اینکه خیلی اذش خون رفت.
میبرمش بیمارستان.
ولی متاسفانه.
زنده نمیمونه بعد از اون.
همه خون رفتن اذش
پایان
۹.۹k
۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.