سلام من ا.ت هستم
سلام من ا.ت هستم
20سالمه
خیلی دوست دارم گرافیک بخونم و طراحی کنم علاقه ی خیلی شدیدی به
طراحی دارم و میخوام که در آینده طراح خفنی بشم
---------------------------------------------------------------------------------------
سلام اسم من جونگکوکه من و پدرم بزگترین مافیاهای کره هستیم
25سالمه
////////////////////////////////////////////////////////////////////
ویو ا.ت :پارت 1
امروز اولین روز دانشگاهمه خب چون تاحالا تو این محیط نبودم زیاد آشنایی ندارم
ولی فک کنم بذاره خوب باشه....
خب باید کم کم حاضر شم برم
لبای دانشگامو پوشیدم یه شلوار بگ آبی پوشیدم با یه لباس مشکی با آل استارای مشکیم
استایلم اینجوریه دوسش دارم🖤
راه افتادم تقریبأ بعداز 20مین رسیدم دانشگاه
اوو خیلی شلوغه منم از جاهای شلوغ متنفرم و نمیتونم باآدما ارتباط بگیرم
ولی تمام سعیمو میکنم که عین بقیه عادی رفتار کنم.
خب رفتم نشستم سر جام که دیدم همه چششون زوم شده روم کمی مؤذب شدم
ولی به روی خودم نیاوردم
کمی بعد استاد اومد سر کلاس
استاد: سلام به همه شماها من آقای تهیون هستم دبیر شما امیدوارم سال خوبی رو پشت سر بذارید..
خب یکم از کلاس که گذشت همش نکتهای سنگین یه نفرم روی خودم احساس میکردم تا وارد کلاس شدم این حسو داشتم تا همین الان
اوووو خدا خسته شدممممممم
کوک ویو:
به محض اینکه رفتم تو کلاس یه دخترو دیدم که یکم کیوت بود با همه فرق میکرد. با اون لباست محشر شده بود
بعدش استاد اومدم یکم حرف زد و منم از اول کلاس نمیتونستم چشم از اون دختره بردارم
خیلی خوب بود....
ولی نباید به روی خودم بیارم
ویو ا.ت
اوووووف بلخره کلاس کوفتی تموم شد
داشتم میرفتم بیورن از کلاس که جلوی در کلاس خوردم زمین
خیلی درد داشتم آرنجمو زانوهام داشتن خون میومدن از شدت ضربه زیاد
خلاصه که خیلی درد داشتم
خواستم پاشم که دیدم نمیتونم
همون لحظه یه پسر اومد کمکم کرد دستمو گرفت و بلندم کرد راه رفتن سخت بود چون شلوارم میخورد به زانوم اذیتم میکرد
منو برد سمت اتاق پزشک و
کوک:چیکار کردی با خودت دختر
ا.ت:....
کوک:صب کن الان درستش میکنم
ا.ت:ممنون لازم به این کارا نیست
کوک:....
ویو ا.ت
جعبه کمک های اولیه رو برداشت و از داخلش بتادین و باند و گاز استریل برداشت
بتادین و زد به زخمم و خیلی میسوخت و درد میکرد ولی سعی کردم چیزی نگم
همینجوری از درد دستشو گرفته بودم فشار میدادم
دستو پامو باند پیچی کرد و تموم شد
یهو به خودم اومدم دیدم اوووو فااک دستشو گرفتم جوری که جای انگشتام روی دستتش مونده بود
ا.ت:اوو ببخشید قصد بدی نداشتم
کوک:نه مشکلی نیست ولی ینی انقد درد داشتی؟؟؟؟
پارت بعد (4کامنت--------6لایک)
امیدوارم خوشتون اومده باشه لطفأ حمایت کنید 🌚💜🤞🏿🤞🏿🥺✌️👈👉
20سالمه
خیلی دوست دارم گرافیک بخونم و طراحی کنم علاقه ی خیلی شدیدی به
طراحی دارم و میخوام که در آینده طراح خفنی بشم
---------------------------------------------------------------------------------------
سلام اسم من جونگکوکه من و پدرم بزگترین مافیاهای کره هستیم
25سالمه
////////////////////////////////////////////////////////////////////
ویو ا.ت :پارت 1
امروز اولین روز دانشگاهمه خب چون تاحالا تو این محیط نبودم زیاد آشنایی ندارم
ولی فک کنم بذاره خوب باشه....
خب باید کم کم حاضر شم برم
لبای دانشگامو پوشیدم یه شلوار بگ آبی پوشیدم با یه لباس مشکی با آل استارای مشکیم
استایلم اینجوریه دوسش دارم🖤
راه افتادم تقریبأ بعداز 20مین رسیدم دانشگاه
اوو خیلی شلوغه منم از جاهای شلوغ متنفرم و نمیتونم باآدما ارتباط بگیرم
ولی تمام سعیمو میکنم که عین بقیه عادی رفتار کنم.
خب رفتم نشستم سر جام که دیدم همه چششون زوم شده روم کمی مؤذب شدم
ولی به روی خودم نیاوردم
کمی بعد استاد اومد سر کلاس
استاد: سلام به همه شماها من آقای تهیون هستم دبیر شما امیدوارم سال خوبی رو پشت سر بذارید..
خب یکم از کلاس که گذشت همش نکتهای سنگین یه نفرم روی خودم احساس میکردم تا وارد کلاس شدم این حسو داشتم تا همین الان
اوووو خدا خسته شدممممممم
کوک ویو:
به محض اینکه رفتم تو کلاس یه دخترو دیدم که یکم کیوت بود با همه فرق میکرد. با اون لباست محشر شده بود
بعدش استاد اومدم یکم حرف زد و منم از اول کلاس نمیتونستم چشم از اون دختره بردارم
خیلی خوب بود....
ولی نباید به روی خودم بیارم
ویو ا.ت
اوووووف بلخره کلاس کوفتی تموم شد
داشتم میرفتم بیورن از کلاس که جلوی در کلاس خوردم زمین
خیلی درد داشتم آرنجمو زانوهام داشتن خون میومدن از شدت ضربه زیاد
خلاصه که خیلی درد داشتم
خواستم پاشم که دیدم نمیتونم
همون لحظه یه پسر اومد کمکم کرد دستمو گرفت و بلندم کرد راه رفتن سخت بود چون شلوارم میخورد به زانوم اذیتم میکرد
منو برد سمت اتاق پزشک و
کوک:چیکار کردی با خودت دختر
ا.ت:....
کوک:صب کن الان درستش میکنم
ا.ت:ممنون لازم به این کارا نیست
کوک:....
ویو ا.ت
جعبه کمک های اولیه رو برداشت و از داخلش بتادین و باند و گاز استریل برداشت
بتادین و زد به زخمم و خیلی میسوخت و درد میکرد ولی سعی کردم چیزی نگم
همینجوری از درد دستشو گرفته بودم فشار میدادم
دستو پامو باند پیچی کرد و تموم شد
یهو به خودم اومدم دیدم اوووو فااک دستشو گرفتم جوری که جای انگشتام روی دستتش مونده بود
ا.ت:اوو ببخشید قصد بدی نداشتم
کوک:نه مشکلی نیست ولی ینی انقد درد داشتی؟؟؟؟
پارت بعد (4کامنت--------6لایک)
امیدوارم خوشتون اومده باشه لطفأ حمایت کنید 🌚💜🤞🏿🤞🏿🥺✌️👈👉
۱۰.۰k
۲۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.