سناریو
درخواستی
وقتی رفتین مهمونی همه هستن اونا دارن موز می خورن تو هم میگی من موز می خوام ( ببخشید طولانی شد )
نامجون:عه اینجا زشته بزار بریم خونه
ا/ت:میگم میوهی موز میخوام منحرف
نامجون:ها؟آها باشه بیا هه هه☺
جین:خب من الن چجوری به تو موز بدم بکشم پایین همین جا خدایا گناه من چیه که یه منحرف زنم شدهههه(غر زدنای جین😂)
ا/ت:هیییییی بیشور من میگم موز میخوام میوه حالا کی منحرفه ها ها....
جین:سکوت
شوگا:پاشو بریم خونه
ا/ت:چرا تازه اومدیم که
شوگا:همینجا بک*نمت بیبببب شرمنده
ا/ت:😐
جیهوپ:استغفرالله
ا/ت:چته
جیهوپ:میدونم من و تو تاحالا لخت همو دیدیدم ولی توبه کن زشته
ا/ت:منظورت چیههه
جیمین:خب من نمیتونم تا برسیم خونه صب کنم بیا بریم تو دستشویی خونشون
ا/ت:چیییی
جیمین:مگه خودت نگفتی که من موز میخوام
ا/ت:من میگم میوه موز مرتیکه منحرف
جیمین:اوممم...حالا هرچی بیا بریم بیاااا
تهیونگ:میدونم منم دلم هلو میخواد ولی اینجا نمیشه
ا/ت:چرا میشه بیا هلو
تهیونگ:استغفرالله زشته وسط جمع
ا/ت:خو مکه هلو نمیخواستی بیا دیگه تو دستمه بگی
تهیونگ:ها آها منظورت میوه بود بیا موز هه وای خدا گرمه چرا انقد
ا/ت:هیییی تازه گرفتم چیشد تهیونگ تو چرا انقد منحرفییی
جونگکوک:یکم دیگه تحمل کن بعد میریم خونه اونوقت.....
ا/ت:ببند دهنتو من میگم موزی که جلوته رو بدههه بزنم لهت کنم خدایا من از دست تو چیکار کنم
جونگکوک:باشه باشه ببخشید بهتره دیگه این بحث و تموم کنیم وگرنه همینجا....چخه برو خونتون دیگه تموم شد🤣
درخواستی میقبولم
وقتی رفتین مهمونی همه هستن اونا دارن موز می خورن تو هم میگی من موز می خوام ( ببخشید طولانی شد )
نامجون:عه اینجا زشته بزار بریم خونه
ا/ت:میگم میوهی موز میخوام منحرف
نامجون:ها؟آها باشه بیا هه هه☺
جین:خب من الن چجوری به تو موز بدم بکشم پایین همین جا خدایا گناه من چیه که یه منحرف زنم شدهههه(غر زدنای جین😂)
ا/ت:هیییییی بیشور من میگم موز میخوام میوه حالا کی منحرفه ها ها....
جین:سکوت
شوگا:پاشو بریم خونه
ا/ت:چرا تازه اومدیم که
شوگا:همینجا بک*نمت بیبببب شرمنده
ا/ت:😐
جیهوپ:استغفرالله
ا/ت:چته
جیهوپ:میدونم من و تو تاحالا لخت همو دیدیدم ولی توبه کن زشته
ا/ت:منظورت چیههه
جیمین:خب من نمیتونم تا برسیم خونه صب کنم بیا بریم تو دستشویی خونشون
ا/ت:چیییی
جیمین:مگه خودت نگفتی که من موز میخوام
ا/ت:من میگم میوه موز مرتیکه منحرف
جیمین:اوممم...حالا هرچی بیا بریم بیاااا
تهیونگ:میدونم منم دلم هلو میخواد ولی اینجا نمیشه
ا/ت:چرا میشه بیا هلو
تهیونگ:استغفرالله زشته وسط جمع
ا/ت:خو مکه هلو نمیخواستی بیا دیگه تو دستمه بگی
تهیونگ:ها آها منظورت میوه بود بیا موز هه وای خدا گرمه چرا انقد
ا/ت:هیییی تازه گرفتم چیشد تهیونگ تو چرا انقد منحرفییی
جونگکوک:یکم دیگه تحمل کن بعد میریم خونه اونوقت.....
ا/ت:ببند دهنتو من میگم موزی که جلوته رو بدههه بزنم لهت کنم خدایا من از دست تو چیکار کنم
جونگکوک:باشه باشه ببخشید بهتره دیگه این بحث و تموم کنیم وگرنه همینجا....چخه برو خونتون دیگه تموم شد🤣
درخواستی میقبولم
۴.۰k
۰۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.