ریکشن بی تی اس وقتی...

وقتی امتحانات افتادی.
پارت۱
نامجون:باعصبانیت توحال راه میره هی میاد یه چیزی بگه وبازحرفشو میخوره.
_اخه تو....توتوی این مدت که باهام شب نمیومدی کتابخونه وتو خونه میموندی بجای درس خواندن چکار میکردی هاااان.
ا/ت:غلط کردم قول میدم دفعه بعدی کلی درس بخونم باشه عشقم لطفاً عصبی نباش.٫نگاه مظلوم٫
نامجون:باشه ولی آخرین باره باشه دفعه بعدی انقد راحت باهات کنارنمیام.
باشه(چه دختر حرف گوش کنی)
...............................................
سوکجین:ای ای ،کوچولو دیگه از غذاهای خوشمزه من خبری نیست تو توی این مدت دست به سیاه و سفید نزدی همه کارای خونرو من میکردم بعد...(رپ سوکجینی)
ا/ت:دستاشو می‌زاره روگوشش(نویسنده:چقدحرفاش شبیه ماماناس😂)
...............................................
شوگا:روبروت میشینه وبهت زل میزنه،یبار دیگه به نمرات نگاه می‌کنه بعد پرتشون می‌کنه اونور.
توضیح میدم...٫ حرفش باحرف یونگی قطع میشه٫
_دلیلش برام مهم نیست فقط،اینو بدون امشب تمام اون شبارو برام جبران میکنی.
+ یاا یونگیااا.اخم کیوت روبه یونگی.
_همین که گفتم امشب شبه منه،الانم پاشو برو قیافتم اینطوری نکن.
............................................................
جیهوپ:عزیزم میشه فقط بگی چرا اا؟(خو بچم سوال داره )
ا/ت:خب عشقم من٫نگاه مظلوم٫تواین مدت حالم خوب نبود توهم که همش سرکار بودی اصلا بهم توجه نمی‌کردی...(بله دیگه ا/ت خانم اونقد گفت وگفت که بچم کلا عذاب وجدان گرفت)
_ببخشید ا/ت می‌دونم باید بیشتر پیشت می‌بودم
حق باتوعه ،جبران میکنم،اماتوهم باید قول بدی نمراتتو بالا ببری.☺️
+ اوکی🙂٫ای خدایا شکرت فک نکنم شوهر ازین اسکل تر می‌تونستم گیر بیارم

نویسنده:سلام،لطفا لایک، کامنت فالو، فراموش نشه.ممنون