eternal love
پارت ۲
یون سوک: فلیکس! فلیکس!
فلیکس: بله مامان اومدم.
فلیکس اومد. این واقعا هم سن منه؟ حالا بیخیال این تپش قلب واسه چیه؟
فلیکس: سلام آقای هوانگ ، سلام خانم هوانگ.
بورام: سلام عزیزم.
سو هو: سلام پسرم. چقدر بزرگ شدی.
فلیکس رویه یه مبل تک نفره که کنارم بود نشست.
یون سوک: فلیکس ایشون هوانگ هیونجین هستن. نظرتون چیه باهم دوست شین؟
بورام: اره موافقم.
چرا واسمون تایین تکلیف میکنن؟
ویو فلیکس
واقعا حوصبه مهمونا رو نداشتم. اخه به من چه. تو همین فکر ها بودم که مامانم صدام زد
یون سوک: فلیکس!فلیکس!
فلیکس: اومدم مامان.
با بی حوصلگی رفتم بیرون. خانواده هوانگ بودن. ولی جز اونا پسرشون هم بود. تا حالا ندیده بودمش.
فلیکس: سلام آقای هوانگ ، سلام خانم هوانگ.
بورام: سلام عزیزم.
سو هو: سلام پسرم.چقدر بزرگ شدی.
رو یه مبل تک نفره کنار پسره نشستم. فک کنم اسمش هیونجین بود. خانم هوانگ زیاد ازش تعریف میکرد. ولی خیلی جذابه.
یون سوک: فلیکس ایشون هوانگ هیونجین هستن. نظرتون چیه باهم دوست شین؟
بورام: اره موافقم.
چرا واسمون تایین تکلیف میکنن؟
یون سوک: فلیکس! فلیکس!
فلیکس: بله مامان اومدم.
فلیکس اومد. این واقعا هم سن منه؟ حالا بیخیال این تپش قلب واسه چیه؟
فلیکس: سلام آقای هوانگ ، سلام خانم هوانگ.
بورام: سلام عزیزم.
سو هو: سلام پسرم. چقدر بزرگ شدی.
فلیکس رویه یه مبل تک نفره که کنارم بود نشست.
یون سوک: فلیکس ایشون هوانگ هیونجین هستن. نظرتون چیه باهم دوست شین؟
بورام: اره موافقم.
چرا واسمون تایین تکلیف میکنن؟
ویو فلیکس
واقعا حوصبه مهمونا رو نداشتم. اخه به من چه. تو همین فکر ها بودم که مامانم صدام زد
یون سوک: فلیکس!فلیکس!
فلیکس: اومدم مامان.
با بی حوصلگی رفتم بیرون. خانواده هوانگ بودن. ولی جز اونا پسرشون هم بود. تا حالا ندیده بودمش.
فلیکس: سلام آقای هوانگ ، سلام خانم هوانگ.
بورام: سلام عزیزم.
سو هو: سلام پسرم.چقدر بزرگ شدی.
رو یه مبل تک نفره کنار پسره نشستم. فک کنم اسمش هیونجین بود. خانم هوانگ زیاد ازش تعریف میکرد. ولی خیلی جذابه.
یون سوک: فلیکس ایشون هوانگ هیونجین هستن. نظرتون چیه باهم دوست شین؟
بورام: اره موافقم.
چرا واسمون تایین تکلیف میکنن؟
۵.۲k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.