پارت ¹⁴
پارت ¹⁴
ا،ت دستهاشو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و بیشتر غرق بوسیدن معشوقش شد
+اومم..*بوسه*..لعنتی...*بوسه*مستت..*بوسه*....شدم...*بوسه*اومم
تهیونگ دستهاشو دور کمر دخترک حلقه کرد و مشغول نوازش شد
-آه..*بوسه*...دوستت...*بوسه*... دارم..
بعد از چند مین نفس زنان از هم جدا شدن
-خانوم کوچولوی دوست داشتنی من..
+چ چطوری زنده ای؟
-نیاز به یکم نقش بازی کردن داشتم!
+من خودم جسدتو دیدم!
-اون بدلم بود!
+چی میگی!
-پوزخند"کیم تهیونگو نشناختی!
+گریه"خیلی دوستت دارمم،دیگه هیچ وقت ولم نکن خب!؟
-یکم دیگه باید دوریمو تحمل کنی
+م میشه اینجا بمونی؟اصلا به جین میگم همینجا بمونه..فقط پیشم باش
-اومم اون با خودت
-خب دیگه بریم خانوم من!
+لبات...
-هوم!؟
تو آینه نگاه کرد..رژ قرمز دختر مقابلش روی لبش جای گرفته بود،لب هاش رو به هم مالید و گفت
-ولی قبلشو بیشتر دوست داشتم!
+تغییری نکردی تهیونگ شی!
-بریم خانوم مافیای من؟
+بریم!
تهیونگ ماسکشو زد و جوری تظاهر کرد که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده
-سوک جین ،خواهرت حالش خیلی بده
×اوه ا.ت میخوای استراحت کنی؟
+نه خوبم،فقط خیلی سردرد دارم و خستمه،جین واقعا حالم بده میشه شب اینجا بمونی و مواظبم باشی؟میترسم تا صبح بمیرم
×عه عه،مرگ از تو میترسه تو میترسی بمیری؟خیلی خب میمونم
+مرسی...خب آقایون مایلید مست کنیم؟
همه:چرا که نه!
ا.ت دستور داد تا یکی از گرون ترین مشروب هارو بیارن
بعد از مدت کمی جام ها پر شد و جام ها به هم برخورد کردن
+ به سلامتی باندامون!
و همه سر کشیدن
بعد از هشتمین پیک-
همه ی اعضا مست بودن،جین،سون وو،رئیس باند بلک سان،هارد،ا.ت...همه به جز تهیونگ..عادت نداشت وقتی تو جمعه زیاد مست کنه کنار ا.ت نشسته بود و مشغول تماشای بقیه بود،سرش رو نزدیک گوش ا.ت برد و آروم گفت
-عزیزم؟خیلی مست کردی..دیگه کافیه
و جام رو از دستش گرفت
+آه چیکار میکنی یارو بزار میخوام بخورم
ا،ت دستهاشو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و بیشتر غرق بوسیدن معشوقش شد
+اومم..*بوسه*..لعنتی...*بوسه*مستت..*بوسه*....شدم...*بوسه*اومم
تهیونگ دستهاشو دور کمر دخترک حلقه کرد و مشغول نوازش شد
-آه..*بوسه*...دوستت...*بوسه*... دارم..
بعد از چند مین نفس زنان از هم جدا شدن
-خانوم کوچولوی دوست داشتنی من..
+چ چطوری زنده ای؟
-نیاز به یکم نقش بازی کردن داشتم!
+من خودم جسدتو دیدم!
-اون بدلم بود!
+چی میگی!
-پوزخند"کیم تهیونگو نشناختی!
+گریه"خیلی دوستت دارمم،دیگه هیچ وقت ولم نکن خب!؟
-یکم دیگه باید دوریمو تحمل کنی
+م میشه اینجا بمونی؟اصلا به جین میگم همینجا بمونه..فقط پیشم باش
-اومم اون با خودت
-خب دیگه بریم خانوم من!
+لبات...
-هوم!؟
تو آینه نگاه کرد..رژ قرمز دختر مقابلش روی لبش جای گرفته بود،لب هاش رو به هم مالید و گفت
-ولی قبلشو بیشتر دوست داشتم!
+تغییری نکردی تهیونگ شی!
-بریم خانوم مافیای من؟
+بریم!
تهیونگ ماسکشو زد و جوری تظاهر کرد که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده
-سوک جین ،خواهرت حالش خیلی بده
×اوه ا.ت میخوای استراحت کنی؟
+نه خوبم،فقط خیلی سردرد دارم و خستمه،جین واقعا حالم بده میشه شب اینجا بمونی و مواظبم باشی؟میترسم تا صبح بمیرم
×عه عه،مرگ از تو میترسه تو میترسی بمیری؟خیلی خب میمونم
+مرسی...خب آقایون مایلید مست کنیم؟
همه:چرا که نه!
ا.ت دستور داد تا یکی از گرون ترین مشروب هارو بیارن
بعد از مدت کمی جام ها پر شد و جام ها به هم برخورد کردن
+ به سلامتی باندامون!
و همه سر کشیدن
بعد از هشتمین پیک-
همه ی اعضا مست بودن،جین،سون وو،رئیس باند بلک سان،هارد،ا.ت...همه به جز تهیونگ..عادت نداشت وقتی تو جمعه زیاد مست کنه کنار ا.ت نشسته بود و مشغول تماشای بقیه بود،سرش رو نزدیک گوش ا.ت برد و آروم گفت
-عزیزم؟خیلی مست کردی..دیگه کافیه
و جام رو از دستش گرفت
+آه چیکار میکنی یارو بزار میخوام بخورم
۲.۰k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.