گناهکار
ارسلان... کتمو برداشتم... رفتم.. ماشین.. روشن کردم.. به سمت خونه شایان رفتم.......
_________؛! ¹¹مین بع.د.
ارسلان.... پیاده شدم... ایفون زدم.
کیه.
ارسلان. منم. با شایان کار دارم.
بفرمایید...
ارسلان... رفتم داخل با عصبانیت در باز کردم.
شایان... از حموم تازه اومده بودم . که یکی در اتاقمو باز کرد..
ارسلان...... 😠😡😡....
شایان... چه عجب از این ورا.
انیتا. ارسلان...تو.با من کار داری. .
ارسلان..... به.... اره... واسه گند کاریات اومدم.
انیتا... بریم داخل حیات حرف بزنیم.
ارسلان.. زود.... بجنب.
انیتا.. چشم... اقای کاشی.....
ارسلان... با انیتا.. رفتم. داخل. حیاط.... منتظر موندم... حرف بزنه.
انیتا.... اون عکس کار من بود.
ارسلان.. خب..... دیگه چی.
انیتا..... خودم. برات فرستادم..... چی شد برات بد شده.
ارسلان... نه خیلی جالب بود... عکسش.... زود. بیا.
انیتا. کجا.
ارسلان بریم. به دیانا. بگو همش کثافت کاری های توعه.
انیتا. اها. اها... نمیشه.
ارسلان... یعنی چی نمیشه.
انیتا... باید به محمد. بگی.
ارسلان. هوفف
انیتا... برو حالا.
ارسلان.. محمد... دیگه کدوم. خریه.
انیتا... لوکیشن. نشو. میفرستم... منتظرته.
ارسلان..... لعنت به همتون.
انیتا... بای.
ارسلان... رفتم سوار ماشین شدم... و... تا جایی.. که جا داشت. گاز دادم... که انیتا. لوکیشن.. فرستاد....
_______
دیانا...... یعنی... الان. ارسلان. رفت.... رفتم پایین. ..... توی خونه چشم.. چرخوندم.... ارسلان..... ارسلان.... هستی........رفته.!!!!!!
ارسلان.... بعد از رسیدن.... از ماشین پیاده شدم... رفتم. داخل
محمد... کجا سرتو میندازی.....
ارسلان.. بی شرف بی ناموس... از یقش گرفتم چسبوندم. به دیوار.
محمد. اوه... چته.... نکنه باز رد دادی.
ارسلان... اره.... وسط زندگی کسی پریدن... معلومه که رد میدم .
محمد... سر عشقت.
ارسلان..... 😡😡😡😡
محمد.... دیانا جان فهمید.
ارسلان. ببند. دهنتو. ووووووووو
محمد باش اروم اروم.... نکشیمون.
ارسلان... لازم باشه. میکنم.
محمد:ولی اندام دیانا خیلی جونه.
ارسلان. 🤯🤯🤬🤬🤬🤬🤬🤬خوابوندمش رو زمین... تا میشد زدمش.
محمد... نکن.... گمشو انور.
ارسلان.... از روش بلند. کتمو مرتب کردم..
محمد... بی شعور.
ارسلان... پاشو بریم.
محمد . کجا اقازاده.
ارسلان.. پیش دیانا....
محمد.. چرا.
ارسلان... که بگی چه غلطی کردی.
محمد.. به یه شرط.
ارسلان. پاشو گمشو. برگشتم برم که
محمد.. اگه قبول نکنی شکایت میکنم.
ارسلان. هه. به جرمی.
محمد به جرم اینکه اومدی بدون دلیل وارد خونه شدی و منو زدی...
ارسلان 😠😠😠😠لعنت به همتون.
محمد... خب اقازاده... نتیجه چیشد
ارسلان... چه شرطی..
محمد... پسرا بیان.
ارسلان... دیدم... ۴نفر اومدن.... کنارم. خب که چی...
محمد... کتک بزنن. تا وقتی که من بگم... بعد میریم... بعد از اینکه تو به قولت عمل کردی... به دیانا حقیقتو میگیم.
ارسلان.... 😐😐... چشامو بستم.... بعد از ۱دیقه.سرمو بالا بردم......
محمد.. خب. 😉
ارسلان... زانو زدم.. جلوش...... بزن..
محمد. 😯😯😯اوه... ارسلان کاشی... پسر بزرگ ترین... پول دار... تهران.. ارسلان کاشی. داره ازم خواهش میکنه... 😄😄😄😄😄بلند بلند خندیدم.
ارسلان........ 😣😣😣😶
محمد.... التماس کن.
ارسلان... خواهش میکنم. محمد.
محمد... خب... ادامه بده.
ارسلان منو ببخش.
محمد. ولی داره جذاب میشه... پسرا بزنین.
ارسلان... با اولین ضربه با سر رفتم تو زمین.. خودمو مچاله کردم.... همینجوری با با لگد.. و. مشت.. میزدند.د.
محمد.... ارسلان.... یادته... میگفتی. جلو هیچکس کم نمیاری..... چی شد...... ها.
ارسلان.. 😶اش...تباه کر....دم..
محمد... همینجوری بزنین..... فعلا اقا ارسلان. 😄😄😄😄😄😄😄😄😄
_________؛! ¹¹مین بع.د.
ارسلان.... پیاده شدم... ایفون زدم.
کیه.
ارسلان. منم. با شایان کار دارم.
بفرمایید...
ارسلان... رفتم داخل با عصبانیت در باز کردم.
شایان... از حموم تازه اومده بودم . که یکی در اتاقمو باز کرد..
ارسلان...... 😠😡😡....
شایان... چه عجب از این ورا.
انیتا. ارسلان...تو.با من کار داری. .
ارسلان..... به.... اره... واسه گند کاریات اومدم.
انیتا... بریم داخل حیات حرف بزنیم.
ارسلان.. زود.... بجنب.
انیتا.. چشم... اقای کاشی.....
ارسلان... با انیتا.. رفتم. داخل. حیاط.... منتظر موندم... حرف بزنه.
انیتا.... اون عکس کار من بود.
ارسلان.. خب..... دیگه چی.
انیتا..... خودم. برات فرستادم..... چی شد برات بد شده.
ارسلان... نه خیلی جالب بود... عکسش.... زود. بیا.
انیتا. کجا.
ارسلان بریم. به دیانا. بگو همش کثافت کاری های توعه.
انیتا. اها. اها... نمیشه.
ارسلان... یعنی چی نمیشه.
انیتا... باید به محمد. بگی.
ارسلان. هوفف
انیتا... برو حالا.
ارسلان.. محمد... دیگه کدوم. خریه.
انیتا... لوکیشن. نشو. میفرستم... منتظرته.
ارسلان..... لعنت به همتون.
انیتا... بای.
ارسلان... رفتم سوار ماشین شدم... و... تا جایی.. که جا داشت. گاز دادم... که انیتا. لوکیشن.. فرستاد....
_______
دیانا...... یعنی... الان. ارسلان. رفت.... رفتم پایین. ..... توی خونه چشم.. چرخوندم.... ارسلان..... ارسلان.... هستی........رفته.!!!!!!
ارسلان.... بعد از رسیدن.... از ماشین پیاده شدم... رفتم. داخل
محمد... کجا سرتو میندازی.....
ارسلان.. بی شرف بی ناموس... از یقش گرفتم چسبوندم. به دیوار.
محمد. اوه... چته.... نکنه باز رد دادی.
ارسلان... اره.... وسط زندگی کسی پریدن... معلومه که رد میدم .
محمد... سر عشقت.
ارسلان..... 😡😡😡😡
محمد.... دیانا جان فهمید.
ارسلان. ببند. دهنتو. ووووووووو
محمد باش اروم اروم.... نکشیمون.
ارسلان... لازم باشه. میکنم.
محمد:ولی اندام دیانا خیلی جونه.
ارسلان. 🤯🤯🤬🤬🤬🤬🤬🤬خوابوندمش رو زمین... تا میشد زدمش.
محمد... نکن.... گمشو انور.
ارسلان.... از روش بلند. کتمو مرتب کردم..
محمد... بی شعور.
ارسلان... پاشو بریم.
محمد . کجا اقازاده.
ارسلان.. پیش دیانا....
محمد.. چرا.
ارسلان... که بگی چه غلطی کردی.
محمد.. به یه شرط.
ارسلان. پاشو گمشو. برگشتم برم که
محمد.. اگه قبول نکنی شکایت میکنم.
ارسلان. هه. به جرمی.
محمد به جرم اینکه اومدی بدون دلیل وارد خونه شدی و منو زدی...
ارسلان 😠😠😠😠لعنت به همتون.
محمد... خب اقازاده... نتیجه چیشد
ارسلان... چه شرطی..
محمد... پسرا بیان.
ارسلان... دیدم... ۴نفر اومدن.... کنارم. خب که چی...
محمد... کتک بزنن. تا وقتی که من بگم... بعد میریم... بعد از اینکه تو به قولت عمل کردی... به دیانا حقیقتو میگیم.
ارسلان.... 😐😐... چشامو بستم.... بعد از ۱دیقه.سرمو بالا بردم......
محمد.. خب. 😉
ارسلان... زانو زدم.. جلوش...... بزن..
محمد. 😯😯😯اوه... ارسلان کاشی... پسر بزرگ ترین... پول دار... تهران.. ارسلان کاشی. داره ازم خواهش میکنه... 😄😄😄😄😄بلند بلند خندیدم.
ارسلان........ 😣😣😣😶
محمد.... التماس کن.
ارسلان... خواهش میکنم. محمد.
محمد... خب... ادامه بده.
ارسلان منو ببخش.
محمد. ولی داره جذاب میشه... پسرا بزنین.
ارسلان... با اولین ضربه با سر رفتم تو زمین.. خودمو مچاله کردم.... همینجوری با با لگد.. و. مشت.. میزدند.د.
محمد.... ارسلان.... یادته... میگفتی. جلو هیچکس کم نمیاری..... چی شد...... ها.
ارسلان.. 😶اش...تباه کر....دم..
محمد... همینجوری بزنین..... فعلا اقا ارسلان. 😄😄😄😄😄😄😄😄😄
۶۱.۳k
۱۹ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.