پارت۱ فصل ۱

سلام من ات هستم یه زندگی معمولی دارم تویه شرکت کار میکنم رئیسش خیلی بد اخلاقو و سرد و خشنه من موندم پدر و مادرش چجوری تحملش میکنن ولی خوب منه ک.صخل رو این رئیس سرد کراشم بر عکس رفتارش قیافش خیلی گوگولی کیوته شبیه پیشی ولی خوب فقط من نیستم که روش کراشه همه ای کارکنان شرکت که دخترن روش کراشن ولی رئیس خشن ما با کارکنان پسر انقدر خوب و صمیمی نیست که نگو همیچین با دخترا بده که انگار ببین ما دخترا جد ابادشو کشتیم والا یه دوستم داره که برعکس رئیس خیلی مهربون و گرمه با آدم تو فکر بودم که یکی زد به شونم
=دختر به چی فکر میکنی باید تا فردا پروژه رو تحویل آقای مین بدیم للو
+هان نه هیچی فقط داشتم حساب میگردم که چقدر تول میکشه
= تو با این فکرا ای که میکنی تا هفته دیگه تول میکشه بشین بنویس
الارا بهترین دوستمه باهم یه رشته رو رفتیم باهام تو یه دانشگاه درس خوندیم حتی تو دبیرستان هم باهم بودیم
=ات ات پاشو رئیس داره میاد
+ها باشه باشه پاشدم
همه: سلام اقای مین
(یونگی رو با این علامت_ نشون میدم)
_سلام به همگی پروژه چطوره
= رئیس نصفه پروژه رو تموم کردیم فقط نصفش مونده
_خوبه الارا منتظره جایزه باش کارت خیلی خوبه
=مرسی رئیس
ویو ات
فقط میخواستم از حسودی بترکم همی کار هارو که الارا انجام نداد منم بودم اون حتی بهش لبخند زد بعد من این شانسته ها ات ایشش..

چطور شده نظر بدین 😐