پارته ۴
پارته ۴
ویو دایانا
و اونو ارشام برد.....
من.....دیگه امیدی به زندگی ندارم
مادرم اومد پیشم بغلم کرد و داشت گریه میکرد
پدرم خشکش زده بود
من هیچی نمیگفتم اشکام همینجور میریخت
مگه من.....چه گناهی کردم
از اولم نباید به دنیا میومدم
نمیخوام.....
ویو ارشام
خب دیگه اینم من بردوم و میخوام هفته دیگه باهاش ازدواج کنم اگه ازدواج کنم و بچه بیارم بابا بزرگ بهم باندشو میده ایوللل
ولی فک کنم صدمه بدی بهش زدم ایییی ولش باو به ت.خمم
ویو اراد
همچی تموم شد دخترومو بدبخت کردم
من به خودم قول دادم که ی پدره بی نقص باشم ولی الان دخترومو باختم یروزی از دست این مرتیکه دیوونه نجاتش میدم
ویو اوا
دخترمو دیگه نمیتونم ببینم خشکش زده حرف نمیزنه و ماهم دیگه باید میرفتیم و من....خیلی ناراحت بودم
از دایانا خدافظی کردم و برای ارشام ی چشم خوره رفتم از عمارت بیرون اومدم و با اراد سواره ماشین شدیم اراد خیلی عصبی بود منم همینطور هر لحضه ممکنه بزنمچن نفرو بکشم
ویو دایانا
من از جام تکون نمیخوردم همینجوری روی مبله سالن نشسته بودم اشکام میریخت یهو یکی براید استایل بغلم کرد اون ارشام بود بهش نگاه نمیکردم بردم رو تخت گذاشت......
مرسی که خوندی دوست عزیز!
بابت دیرو متاسفم که نذاشتم حالم اصلا خوب نبود ولی این دو پارتو تقدیمتون میکنم و شب دوباره میزارم 💋💋💋
ویو دایانا
و اونو ارشام برد.....
من.....دیگه امیدی به زندگی ندارم
مادرم اومد پیشم بغلم کرد و داشت گریه میکرد
پدرم خشکش زده بود
من هیچی نمیگفتم اشکام همینجور میریخت
مگه من.....چه گناهی کردم
از اولم نباید به دنیا میومدم
نمیخوام.....
ویو ارشام
خب دیگه اینم من بردوم و میخوام هفته دیگه باهاش ازدواج کنم اگه ازدواج کنم و بچه بیارم بابا بزرگ بهم باندشو میده ایوللل
ولی فک کنم صدمه بدی بهش زدم ایییی ولش باو به ت.خمم
ویو اراد
همچی تموم شد دخترومو بدبخت کردم
من به خودم قول دادم که ی پدره بی نقص باشم ولی الان دخترومو باختم یروزی از دست این مرتیکه دیوونه نجاتش میدم
ویو اوا
دخترمو دیگه نمیتونم ببینم خشکش زده حرف نمیزنه و ماهم دیگه باید میرفتیم و من....خیلی ناراحت بودم
از دایانا خدافظی کردم و برای ارشام ی چشم خوره رفتم از عمارت بیرون اومدم و با اراد سواره ماشین شدیم اراد خیلی عصبی بود منم همینطور هر لحضه ممکنه بزنمچن نفرو بکشم
ویو دایانا
من از جام تکون نمیخوردم همینجوری روی مبله سالن نشسته بودم اشکام میریخت یهو یکی براید استایل بغلم کرد اون ارشام بود بهش نگاه نمیکردم بردم رو تخت گذاشت......
مرسی که خوندی دوست عزیز!
بابت دیرو متاسفم که نذاشتم حالم اصلا خوب نبود ولی این دو پارتو تقدیمتون میکنم و شب دوباره میزارم 💋💋💋
۲.۲k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.