part:69

هانا: کارگردان نا.. دستشویی کجاس
بادستش به جایی که انگار دستشویی بود اشاره کردو گف
_اونجاس
پاشدم بدو بدو رفتم سمت دستشویی
وقتی کارمو کردم دستامو شستم و اومدم بیرون
هانا: اخیش راحت شدم
ینی فکرشو نمیکردم دستشویی انقد تو زندگیم مهم باشه داشتم میمیردم تازه به نقش پررنگ دستشویی تو زندگی می بردم
رفتم سر جای اولمون پیش بقیه وایسادم که دیدم داشتن میخندیدن
نیکی: سالمی(خنده)
هانا: خیر سرم ایدلم ابروی داشته و نداشتم به چوخ رف
بعد یلظه مکسی کردمو به دوربین نگا کردمو گفتم
_مگه ما ایدلا ادم نیستیم
همه زدن زیر خنده
بعد چن دقیقع که دیگه خندشون بند اومد وقتش بود که برنامه رو شروع کنیم
رفتم سر جای قبلیم کنار جیمین وایسادم
سوجین: من میخوام پشت هانا وایسم خداروشکر با این قدبلندش اصن به چشم نمیام پشتش
جیمین: راس میگیا
لونا: هرچی باشه پشتش باشیم خیلی تو چشم نیستیم
یونجی: حتی اگه یکیون بمونه هم خوبه که اونم احتمالا هاناعه
هانا: یا منم یا لونا و یون کیونگ
بومگیو: هانا(داد)
هانا: ها(داد)
بومگیو: تو ماشین دنس بودی یا لونا(داد)
هانا: من
بومگیو: خیلیم عالی
اومدو وایساد پشتم
بومگیو: خوب بری ها
ی نگاه بش کردمو گفتم
_یونجون خو از من بهتره
بومگیو:تو حرکاتت واضح تره
چان: موزیک لطفا
فقط دعا دعا میکردیم که یا یکی از اهنگای خودمون باشه یا اهنگی باشه که بلد باشیم
یدفعه اهنگ •maniac •پخش شد و اینو تقریبا همه بلد بودیم از پشت نط پریدیم وسط زمین و دنسشو اجرا کردیم
بعد اینکه اهنگ قطع شد برگشتیم پشت خط
کارگردان نا: چانا هیچکس مشکلی نداشت
چان میکروفونشو جلوی لبش گرفت و گف
_نه همه خیلی خوب بودن
کارگردان نا: اوو خوبه
چان نگاهشو به اعضای اسکیز دادو به شوخی گف
_حواسم بهتون هستا
هممون به حرفش خنده ای کردیم و اماده شدیم برای اهنگ جدید
مچ دستم درد گرفته بود باز، واقعا نمیدونستم دیگه کلا نباید هیچ غلطی با این دست بکنم  بعد اون بار که دستم شکست دیگه سر هرچیز کوچیکی درد میگرفت ولی نشون ندادم که درد دارم
کوک: میگما الان اگه دنسو بلد نباشیم دیگه میبازیم نه
هانا: ارع
جیمین:اشکال نداره بازی واسه باخته دیگه
خنده ای به حرفش کردیم و منتظر پخش اهنگ شدیم
ایندفعه اهنگ•Tinnitus•پخش شد و اینم بلد بودم
بعد تینکه اهنگ قطع شد
چان گف
_این مرحله یونجی، هه این و......
مکثی کردو و همه منتظر به لب های چان برای گفتن نفر بعدی نگاه کردیم که بلاخره به حرف اومدو گف
_نامجون سونبه نیم
سه تاشون رفتنو کنار چان و کارگردان نا روی چمن ها نشستن
بازی همینطور ادامه داشت و خیلیا حذف شده بودن و فقط من، کوک، لینو،جیمین، ریوجین و لونا مونده بودیم
نفسم بزور بالا میومد دستامو رو کمرم گذاشتم و گفتم
_اگه ما تا فردا هم نبازیم چی
چان: باید تا فردا برقصین(خنده)
ریوجین:خیلیم عالی ولی من دیگه نمیتونم
هممون داشتیم نفس نفس میزدیم
و کلی خسته شده بودیم اصن پدرمون درومده بود
ی اهنگ جدید پخش شد
و اونم بلدبودم پس سریع رفتم وسط به امید اینکه برنامه زودتر تموم شه
وقتی اهنگ قط شد چان ی نگا همه ایدلایی مه کنارش بودن کردو گف
_بنظرتون کسی مشکل نداشت
یون کیونگ: لونا فرزندم بیا بیرون ابرومونو بردی
لونا همینطور که با خنده سمت یون کیونگ میرف گف
_این دنس خیلی سخت بود واقعا بلدش نبودم