وقتی میری بار پارت ۱۷

*پرش زمانی به خونه * ( تهیونگ و رز و لیا هن اومدن
+ خب بچه ها چی می خورین ؟
_ تو تا از اون شراب ها بیار به آشپز گفتم استیک بزاره
&÷ اوو موافقم
خلاصه غذا رو خوردن و رفتن پایه تلوزیون
+ میشه جرئت حقیقت بازی کنیم ؟ حوصلم سر رفت
همه= اوکی
لیا = خب یه چالش انتخاب می کنیم به هر دو نفر که افتاد انجام میدن و گرنه هر کی مخالفت کنه باید قرص تحریک کننده بخوره
همه = اوکی
رز = خب من اول چالش رو انتخاب می کنم به هر دو نفر که افتاد تا ۲ دست میشینن روی پایه هم
_ ولی اگه مثلا به ا.ت و فیلیکس افتاد چی ؟
رز =همه ی اینا بازیه خب ؟ یه امروز رو غیرتی بازی درنیارید
همه= باشعه
رز= می چرخونم ( می افته به لیا و ا.ت )
+ جوون
لیا= بیا عشقم ( ا.ت رو میاره رو پاش )
_ ا.ت شما گی این ؟ ( خنده )
÷نوبت چالش جانکوکه
_ خب هر کی بیوفته بهش باید با هم کیس برن
÷ مگه من و ا.ت می تونیم بریم؟؟
+ حالا شاید به ما نیوفتاد
_ یه امروز قراره غیرتی نباشم
ته= منم یه امروز رو فقط
_ دارم می چرخونم
( می افته به ا.ت و فیلیکس )
÷_ نههه
+& خنده
+( ا.ت میره نزدیک و برای ۳ ثانیه اونو می بوسه همه تو شوک بودن حتی خود فیلیکس )
_ بسههه
÷ ا.ت من میدونم با تو
+ باشه بابا ( از روی پایه لیا میاد پایین )
لیا = خب نوبت منه به هر دو نفری که بیوفته باید یک پوزیشن س.کس برن
+ این زیاد رویه
لیا= اگه نمی خوای قرص رو بخو...
+ باشهه
لیا= دارم می چرخونم
(می افته به ا.ت و هیون )
÷ چیی
لیا= قرص رو می خوای؟ دوزش ۱۰۰۰ عه ها
+ با.ششه بلاخره که ما تنی نیستیم
_ چی ؟ تنی نیستید؟
+ هیچکس نمیدونه ولی به احتمال زیاد همینه
÷( دم گوش ا.ت ) داگی خوبه ؟
+ باشه
( بعد از انجام )
÷ خوبتون شد ؟
+ اشکال نداره هیونی ما خواهر برادریم قریبه نیستی که ( لپش و می بوسه )
_ ا.ت برو بشین ( عصبی )
رز = خب نوبت فیلیکسهه
.............................................................................