دبیرستان بدن فروشا
دبیرستان بدن فروشا
پارت ۳
از زبان امیلیا
شروع کرد به در آوردن لباساش.نه حدفی میزد، نه چهره اش رو بهم نشون میداد.من فکر میکردم که میخواد باهام س.س کنه ولی برای اولین بار زبون باز کرد و گفت:به چه جرعتی با نامزد من رابطه داری؟
من مونده بودم که منظورش از نامزدش چیه و چرا صدای زنونه ای داره؟
*از زبان ا.ت *
زنگ تفریح خورد ومجبور شدن برن سر کلاس.
سر کلاس نشسته بودن که مراقب مدرسه در زد و وارد کلاس شد و گفت: سلام ببخشید مزاحم کلاستون شدم.این دانش آموز جدید دیر کرده لطفا ببخشیدش و سر کلاس راهش بدید. دبیر زبانمون گفت اسمت؟
دختر جدیده گفت:جسیکا هستم.
دبیر زبان اون رو وارد کلاس کرد و در رو محکم بست.از جسیکا پرسید:چرا دیر اومدی؟
جسیکا استرس گرفت و ترس توی چشماش موج میزد گفت:سر...
پارت ۳
از زبان امیلیا
شروع کرد به در آوردن لباساش.نه حدفی میزد، نه چهره اش رو بهم نشون میداد.من فکر میکردم که میخواد باهام س.س کنه ولی برای اولین بار زبون باز کرد و گفت:به چه جرعتی با نامزد من رابطه داری؟
من مونده بودم که منظورش از نامزدش چیه و چرا صدای زنونه ای داره؟
*از زبان ا.ت *
زنگ تفریح خورد ومجبور شدن برن سر کلاس.
سر کلاس نشسته بودن که مراقب مدرسه در زد و وارد کلاس شد و گفت: سلام ببخشید مزاحم کلاستون شدم.این دانش آموز جدید دیر کرده لطفا ببخشیدش و سر کلاس راهش بدید. دبیر زبانمون گفت اسمت؟
دختر جدیده گفت:جسیکا هستم.
دبیر زبان اون رو وارد کلاس کرد و در رو محکم بست.از جسیکا پرسید:چرا دیر اومدی؟
جسیکا استرس گرفت و ترس توی چشماش موج میزد گفت:سر...
۶۴
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.