dilemma of love and hate
پارت ۱۰
+راستی میخواستم درباره یه چیزی باهات صحبت کنم
#ا/تتتت بیا نوبت توئه
+خب فک کنم بهتره بزارمش واسه یه وقت دیگه
!اهوم منم دیگه بهتره برم ، توی ایستگاه قطار میبینمت
+اوک پس بعداً میبینمت
#ا/تتتتتتت
+اوففففف اومدم
ویو ا/ت
دویدم رفتم پیش دایی سوروس واستادم
+پس اون آقاهه که میگفتی چوب دستی میفروشه کجا
حرفم تموم نشده بود که یهو یه مرد پیر از زیر میز اومد بیرون
+وایییی
¿معذرت میخوام خانوم کوچولو قصد نداشتم بترسونمت من اولیواندرم به مغازه جادویی من خوش آومدید اوه سوروس اینجا چیکار میکنی نکنه این خانوم کوچولو دختر توئه
#معلومه که بچم نیست ا/ت خواهر زادمه ، ا/ت با آقای الیواندر آشنا شو
+سلام آقا از آشنایی باهاتون خوشبختم
¿منم همینطور دوشیزه ا/ت ، عزیزم میبینم که بر خلاف داییت خوش اخلاقی
+بله خوشبختانه به مادرم رفتم (نگاه موزیانه به سوروس)
#هممم دیگه مزه پرونی بسه بریم سر اصل مطلب
¿اوه بله بله فک کنم این جاها یه چوب دستی مناسب برات دارم باید همین جاها باشه آها بفرماید پیداش کردم از چوب درخت بلوطه و مغزش از شاخ تکشاخ و خون اژدهای برفی ساخته شده ۲۳ سانت و انعطاف پذیری متوسط داره بگیر عزیزم امتحانش کن
ویو ا/ت
چوب دستی گرفتم و آروم تکونش دادم که یهو بووومممم کل قفسه چوب دستی ها بهم ریخت
+اوه معذرت میخوام آقا اصلا نمیدونم چه اتفاقی افتاد
¿اشکال ندارد عزیزم موقع انتخاب چوب دستی این اتفاقا زیاد میوفته هممم بنظر میرسه که این چوب دستی اصلا مناسب تو نیست
اقایه الیواندر همینجوری بین قفسه هارو میگشت تا چوب دستی مناسب منو پیدا کنه
+سوروس چرا وقتی چوب دستی رو تکون دادم اونجوری شد
#صد بار گفتم جلو بقیه به من نگو سوروس راجب سوالتم باید بگم که این ما نیستیم که چوب دستی مون رو انتخاب میکنیم بلکه چوب دستیه که صاحبشو انتخاب میکنه
+یعنی میگی چوب دستی مون از همون اول انتخاب شده ما فقط باید یجورایی پیداش کنیم خب اگه چوب دستی اشتباهی رو انتخاب کنیم اون وقت چی میشه
#اون وقت مثل العان یه فاجعه رخ میده حالا هم دیگه آنقدر سوال نپرس
+باشه بابا بد اخلاق راستی سوروس
#باز به من گفت سوروس
+اصلا دوست دارم بهت بگم سوروس
#نیم وجب بچه چه رویی داره
+سوروس سوروس سوروسسسسسس
#واییییی دقیقا مثل مامانتی اونم همینقدر لج باز بود آخرم کار دست خودش داد (اخرشو داره با ناراحتی میگه)
+ناراحت نباش دایی من همیشه پیشت میمونم (بغلش میکنه)
#(لبخند ملیح)
+سوروسسسسسس
#جرعت داری یه بار دیگه اینجوری صدام کنننننن
+یو هاهاهاااااا سوروسسسسسس😈
# که اینطور............
اینم از پارت جدید ممنون میشم حمایت کنید🤍✒️✨
اگه نظری راجب رمان یا درخواست سناریو دارید خوشحال میشم بهم بگید🍀✨
شرط
۱۴ لایک
+راستی میخواستم درباره یه چیزی باهات صحبت کنم
#ا/تتتت بیا نوبت توئه
+خب فک کنم بهتره بزارمش واسه یه وقت دیگه
!اهوم منم دیگه بهتره برم ، توی ایستگاه قطار میبینمت
+اوک پس بعداً میبینمت
#ا/تتتتتتت
+اوففففف اومدم
ویو ا/ت
دویدم رفتم پیش دایی سوروس واستادم
+پس اون آقاهه که میگفتی چوب دستی میفروشه کجا
حرفم تموم نشده بود که یهو یه مرد پیر از زیر میز اومد بیرون
+وایییی
¿معذرت میخوام خانوم کوچولو قصد نداشتم بترسونمت من اولیواندرم به مغازه جادویی من خوش آومدید اوه سوروس اینجا چیکار میکنی نکنه این خانوم کوچولو دختر توئه
#معلومه که بچم نیست ا/ت خواهر زادمه ، ا/ت با آقای الیواندر آشنا شو
+سلام آقا از آشنایی باهاتون خوشبختم
¿منم همینطور دوشیزه ا/ت ، عزیزم میبینم که بر خلاف داییت خوش اخلاقی
+بله خوشبختانه به مادرم رفتم (نگاه موزیانه به سوروس)
#هممم دیگه مزه پرونی بسه بریم سر اصل مطلب
¿اوه بله بله فک کنم این جاها یه چوب دستی مناسب برات دارم باید همین جاها باشه آها بفرماید پیداش کردم از چوب درخت بلوطه و مغزش از شاخ تکشاخ و خون اژدهای برفی ساخته شده ۲۳ سانت و انعطاف پذیری متوسط داره بگیر عزیزم امتحانش کن
ویو ا/ت
چوب دستی گرفتم و آروم تکونش دادم که یهو بووومممم کل قفسه چوب دستی ها بهم ریخت
+اوه معذرت میخوام آقا اصلا نمیدونم چه اتفاقی افتاد
¿اشکال ندارد عزیزم موقع انتخاب چوب دستی این اتفاقا زیاد میوفته هممم بنظر میرسه که این چوب دستی اصلا مناسب تو نیست
اقایه الیواندر همینجوری بین قفسه هارو میگشت تا چوب دستی مناسب منو پیدا کنه
+سوروس چرا وقتی چوب دستی رو تکون دادم اونجوری شد
#صد بار گفتم جلو بقیه به من نگو سوروس راجب سوالتم باید بگم که این ما نیستیم که چوب دستی مون رو انتخاب میکنیم بلکه چوب دستیه که صاحبشو انتخاب میکنه
+یعنی میگی چوب دستی مون از همون اول انتخاب شده ما فقط باید یجورایی پیداش کنیم خب اگه چوب دستی اشتباهی رو انتخاب کنیم اون وقت چی میشه
#اون وقت مثل العان یه فاجعه رخ میده حالا هم دیگه آنقدر سوال نپرس
+باشه بابا بد اخلاق راستی سوروس
#باز به من گفت سوروس
+اصلا دوست دارم بهت بگم سوروس
#نیم وجب بچه چه رویی داره
+سوروس سوروس سوروسسسسسس
#واییییی دقیقا مثل مامانتی اونم همینقدر لج باز بود آخرم کار دست خودش داد (اخرشو داره با ناراحتی میگه)
+ناراحت نباش دایی من همیشه پیشت میمونم (بغلش میکنه)
#(لبخند ملیح)
+سوروسسسسسس
#جرعت داری یه بار دیگه اینجوری صدام کنننننن
+یو هاهاهاااااا سوروسسسسسس😈
# که اینطور............
اینم از پارت جدید ممنون میشم حمایت کنید🤍✒️✨
اگه نظری راجب رمان یا درخواست سناریو دارید خوشحال میشم بهم بگید🍀✨
شرط
۱۴ لایک
۲.۷k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.