چرا آرزوی مرگ کردن گناه است؟
چرا آرزوی مرگ کردن گناه است؟
پاسخ
این مسأله چند صورت دارد، زیرا گاهی انسانها آرزو میکنند در راه خدا کشته شوند و همانطور که شهدای کربلا در شب عاشورا چنین آرزویی داشتند و حتی در دعاهای خود آن را با گریه و زاری از خداوند طلب میکردند، و همانطور که شهدای دفاع مقدس نیز آرزو داشتند، خوب، این هم خود نوعی مرگ است. پس چرا این آرزو، آرزوی انسانهای بزرگ بوده است.
گاهی هم برخی انسانها آرزو میکنند بمیرند تا از مشکلات و سختیهایی که در زندگی با آن مواجه هستند راحت شوند و اصلاً آرزو میکنند کاش متولد نشده بودند. این هم نوعی دیگر؛ مردن برای رهایی از مشکلات. و ممکن است افرادی هم باشند که با جهتهای دیگر آرزوی مرگ داشته باشند. به هر حال قبل از بررسی این جهات مثبت و منفی خوب است ابتدا به این مطلب توجه داشته باشیم که:
مرگ و زندگی دو نعمت بزرگ الهی هستند.
قانون مرگ از عمومیترین و گستردهترین قوانین این عالم است. همانطور که قانون حیات و زندگی این طور است. انبیاء الهی، صالحین و حتّی فرشتگان مقربین هم میمیرند و جز ذات پاک خداوند در این جهان باقی نمیماند. کلُّ مَنْ عَلَیها فانٍ و یَبقی وجهُ رَبّکَ ذوالجلالِ و الاکرام،[1] همة کسانی که روی زمین هستند (منظور در عالَم) فانی میشوند و تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی میماند. و آنچه که مقدم بر مرگ ـ یعنی انتقال انسان از سرای دنیا به سرای جاویدان آخرت ـ میباشد، نعمت حیات و زندگی است. نعمتی که خداوند در قرآن کریم با منت از آنها یاد کرده است و بر بشر تمام نموده است؛ و هو الّذی اَحیاکُم ثم یُمیتُکُم ثم یُحییکُم اِنّ الانسانَ لکفور؛[2] و او کسی است که شما را زنده کرد، سپس میمیراند، بار دیگر زنده میکند (در قیامت) امّا انسان بسیار ناسپاس است. همین که در آخر آیه میفرماید: «انسان بسیار ناسپاس است» اشاره به این دارد که اوّلاً مرگ و زندگی هر دو نعمت هستند که مورد کفران نعمت قرار می گیرند[3]و البته زندگی اولین نعمتی است که خداوند به انسان لطف کرده و ثانیاً انسانها نسبت به این نعمتها ناسپاساند، از عمر خویش استفاده کافی را نمی برند، اوقات خویش را به بطالت می گذرانند و گاه و بیگاه این نعمت را در کارهای آلوده به گناه صرف میکنند و در آخر، همین کارها موجبات رنج و سختی را برایش فراهم میسازد و اینجاست که انسان دوست دارد و آرزو می کند کاش اصلاً به دنیا نیامده بود و البته این آرزو که بوی ناامیدی از رحمت خدا و شکایت از تقدیرات او را میدهد خودش گناهی دیگر است.
پاسخ
این مسأله چند صورت دارد، زیرا گاهی انسانها آرزو میکنند در راه خدا کشته شوند و همانطور که شهدای کربلا در شب عاشورا چنین آرزویی داشتند و حتی در دعاهای خود آن را با گریه و زاری از خداوند طلب میکردند، و همانطور که شهدای دفاع مقدس نیز آرزو داشتند، خوب، این هم خود نوعی مرگ است. پس چرا این آرزو، آرزوی انسانهای بزرگ بوده است.
گاهی هم برخی انسانها آرزو میکنند بمیرند تا از مشکلات و سختیهایی که در زندگی با آن مواجه هستند راحت شوند و اصلاً آرزو میکنند کاش متولد نشده بودند. این هم نوعی دیگر؛ مردن برای رهایی از مشکلات. و ممکن است افرادی هم باشند که با جهتهای دیگر آرزوی مرگ داشته باشند. به هر حال قبل از بررسی این جهات مثبت و منفی خوب است ابتدا به این مطلب توجه داشته باشیم که:
مرگ و زندگی دو نعمت بزرگ الهی هستند.
قانون مرگ از عمومیترین و گستردهترین قوانین این عالم است. همانطور که قانون حیات و زندگی این طور است. انبیاء الهی، صالحین و حتّی فرشتگان مقربین هم میمیرند و جز ذات پاک خداوند در این جهان باقی نمیماند. کلُّ مَنْ عَلَیها فانٍ و یَبقی وجهُ رَبّکَ ذوالجلالِ و الاکرام،[1] همة کسانی که روی زمین هستند (منظور در عالَم) فانی میشوند و تنها ذات ذوالجلال و گرامی پروردگارت باقی میماند. و آنچه که مقدم بر مرگ ـ یعنی انتقال انسان از سرای دنیا به سرای جاویدان آخرت ـ میباشد، نعمت حیات و زندگی است. نعمتی که خداوند در قرآن کریم با منت از آنها یاد کرده است و بر بشر تمام نموده است؛ و هو الّذی اَحیاکُم ثم یُمیتُکُم ثم یُحییکُم اِنّ الانسانَ لکفور؛[2] و او کسی است که شما را زنده کرد، سپس میمیراند، بار دیگر زنده میکند (در قیامت) امّا انسان بسیار ناسپاس است. همین که در آخر آیه میفرماید: «انسان بسیار ناسپاس است» اشاره به این دارد که اوّلاً مرگ و زندگی هر دو نعمت هستند که مورد کفران نعمت قرار می گیرند[3]و البته زندگی اولین نعمتی است که خداوند به انسان لطف کرده و ثانیاً انسانها نسبت به این نعمتها ناسپاساند، از عمر خویش استفاده کافی را نمی برند، اوقات خویش را به بطالت می گذرانند و گاه و بیگاه این نعمت را در کارهای آلوده به گناه صرف میکنند و در آخر، همین کارها موجبات رنج و سختی را برایش فراهم میسازد و اینجاست که انسان دوست دارد و آرزو می کند کاش اصلاً به دنیا نیامده بود و البته این آرزو که بوی ناامیدی از رحمت خدا و شکایت از تقدیرات او را میدهد خودش گناهی دیگر است.
۲۲.۴k
۱۱ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۷۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.