جراح من💙S2/P2
* قابل توجه پدر مادرا و نیو ارمی ها : فیکه و واقعی نیست! این هیچ ربطی به خود اعضا نداره*
-----------------------------------------------------------------------------
فصل 2 پارت 2
(پیشنهاد : آهنگ one of the girl رو موقع خوندنش گوش بدین)
--- بعد از عمل یارو ----
نامجون : یکم سرم درد میکرد رفتم یه قرص خوردم آخر های شیفتم بود
*صدای زنگ خوردن گوشی نامی*
نامجون : خودا این کیه ؟ اَه... *نوشته یونا*
نامجون : الو؟!*سرد*
یونا: اوپاااااااااااااااا خیلی دلم برات تنگ شده بود *لوس*
نامجون: من نه*سرد*
یونا: اوپا چرا اینجوری میکنی باهام ؟*بغض الکی*
نامجون : بگو چیکار داشتی ؟
یونا: اوپا یه سئوال داشتم اون دختره کی بود ؟
نامجون: کی رو میگی ؟
یونا :همونی که پرستار تیمته... چرا انقدر با اون صمیمی اما به من محل نمیزاری ؟*ناراحت*
نامجون : میخوای رک بهت بگم ؟
یونا : اوهوم ...
نامجون : چون من ا/....خانوم جانگ رو 3 ساله میشناسم از دوران کارآموزی پیش من بوده...درضمن مثل بعضی ها نیست که خودشون رو به بقیه بچسبونن...الانم شبه بگیر بخواب
یونا: اوپا!!!
نامجون :*قطع کردن تلفن*خدااااا
-------
یونا : اع ؟! تلفن رو بخاطر اون دختره عوضی قطع کرد قطعا همون دحرته عوضیه که نمیزاره من با نامی باشم *جیغ * خواهیم دید جانگ ا/ت ...
--------------------
جین : چخبر ؟نامی*دستشو گذاشت روی شونه نامی*
نامجون : اون عوضی زنگ زد اعصابمو خرد کرد
جین : ... من هنوز خیلی کنجکاوم
نامجون: درمورد ؟
جین : اگه یادت باشه عمو وونگ یه دختر داشت که بعد فوت عمو اون دختر هم غیب شد
نامجون : همون دختری بعد از 4 سالگیش خبری ازش نبود
جین : دقیقا!*چشمک* بنظرت الان کجاس؟
نامجون : نمیدونم شاید مرده ، زندس یا از کره رفته یا ساید هم هنوز توی کره باشه...تو چجوری یادته ؟
جین: یه چیز هایی یادمه
---------------------------------------------------
شرایط پارت 3 : 21 لایک و کامنت
-----------------------------------------------------------------------------
فصل 2 پارت 2
(پیشنهاد : آهنگ one of the girl رو موقع خوندنش گوش بدین)
--- بعد از عمل یارو ----
نامجون : یکم سرم درد میکرد رفتم یه قرص خوردم آخر های شیفتم بود
*صدای زنگ خوردن گوشی نامی*
نامجون : خودا این کیه ؟ اَه... *نوشته یونا*
نامجون : الو؟!*سرد*
یونا: اوپاااااااااااااااا خیلی دلم برات تنگ شده بود *لوس*
نامجون: من نه*سرد*
یونا: اوپا چرا اینجوری میکنی باهام ؟*بغض الکی*
نامجون : بگو چیکار داشتی ؟
یونا: اوپا یه سئوال داشتم اون دختره کی بود ؟
نامجون: کی رو میگی ؟
یونا :همونی که پرستار تیمته... چرا انقدر با اون صمیمی اما به من محل نمیزاری ؟*ناراحت*
نامجون : میخوای رک بهت بگم ؟
یونا : اوهوم ...
نامجون : چون من ا/....خانوم جانگ رو 3 ساله میشناسم از دوران کارآموزی پیش من بوده...درضمن مثل بعضی ها نیست که خودشون رو به بقیه بچسبونن...الانم شبه بگیر بخواب
یونا: اوپا!!!
نامجون :*قطع کردن تلفن*خدااااا
-------
یونا : اع ؟! تلفن رو بخاطر اون دختره عوضی قطع کرد قطعا همون دحرته عوضیه که نمیزاره من با نامی باشم *جیغ * خواهیم دید جانگ ا/ت ...
--------------------
جین : چخبر ؟نامی*دستشو گذاشت روی شونه نامی*
نامجون : اون عوضی زنگ زد اعصابمو خرد کرد
جین : ... من هنوز خیلی کنجکاوم
نامجون: درمورد ؟
جین : اگه یادت باشه عمو وونگ یه دختر داشت که بعد فوت عمو اون دختر هم غیب شد
نامجون : همون دختری بعد از 4 سالگیش خبری ازش نبود
جین : دقیقا!*چشمک* بنظرت الان کجاس؟
نامجون : نمیدونم شاید مرده ، زندس یا از کره رفته یا ساید هم هنوز توی کره باشه...تو چجوری یادته ؟
جین: یه چیز هایی یادمه
---------------------------------------------------
شرایط پارت 3 : 21 لایک و کامنت
۶.۴k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.