پارت۱۴✙باید خوب باشی ✙فیک یونگی ✙

(حرفهای یونگی با &، تصوراتش با _ ، حرفهای ا/ت با @،و تصوراتش با + نمایش داده میشن، نویسنده و راوی هم ()، رئیس کمپانی یونگی #)عجیبه، خوب من الان چیکارش کنم مثلا؟ خوب برای مرحله اول، باید بفهمم الان داره به چی فک میکنه    (دو دستش رو میذاره رو صورت یونگی)     &هوششش چته روانی؟     +با من بود؟     @نکنه با منی؟     &نه پس/:کس دیگه ای مگه اینجا هست؟    @ن.ن.نه،قضیه اینجاست که اصلا چطور منو میبینی؟     &مگه کورم؟؟ احیانا نمیخوای دستای مبارکتو از رو صورتم برداری؟؟    @و.و.وااااایییی،من یادم رفته بود بقیه میتونن منو ببینن!    &ببینم تو مشکل روانی داری؟ استاکری؟ همین الان اعتراف کن اینجا چیکار میکردی و اونا چی بودن که درباره من میگفتی     @م.م.من هیچی ببخشید اشتباه شده من الان میرم     &جرئت داری از اتاق خارج شو، اگه بخوای فرار کنی حراستو خبر میکنم     @ها؟حراست چیه؟     +نکنه فهمیده من فرشتم؟    &ببینم نکنه بخش بیمارای روانی هم همین طرفاست؟    @م.من روانی نیستم     &دقیقا همینطوره، تو اسم منو میدونی، حتی میدونی که چرا اصلا اینجام، خبرنگاری؟؟     @ن.نه من، من فقط    &تو فقط چی؟ فک نمیکردی بیدار باشم هان؟ اومدی بودی چیکار کنی ها؟ کسی استخدامتکرده نه؟ د حرف بزن تا اعصابم بیشتر ازین بهم نریخته     @(از دیدن صورت عصبانی یونگی ترسیده پس سعی داره فرار کنه) (ا/ت آب دهنشو قورت میده، چشماش رو میبنده و با صدای بلند)     @ببخشیییییییید، توروخدا حراست رو که خبر نکن!! م. من الان میرم     &وایسا ببینم کجا؟     (ا/ت بعد گفتن این با تموم توانش از اتاق میزنه بیرون و سعی میکنه از بیمارستان خارج شه)     (ازون طرف یونگی که شدیدا به رفتارای ا/ت مشکوک شده دنبالش میره تا بگیردش و بفهمه دقیقا ا/ت چرا اومده بود تو اتاقش)   ....(تو راهرو)....     @توروخدا دنبالم نیاT-T    &هی فک کردی فرار کنی نمیتونم بگیرمت؟    @ای خداااا عجب گیری کردمممم من هیچ قصد بدی ند اشتممم باور کن، نیاکردمممم من هیچ قصد بدی ند اشتممم باور کن، نیا دنبالمممم توروجون هرکی دوس داری نیا    &آره پس قصد بَدو من دارم، جون عمت    (ا/ت در حالی که برگشته بود جواب یونگی رو بده، حواسش پرت میشه که راهرو رو باید بپیچه و جلوش دیواره، پس با مخ میره تو دیوار)    @عاااااخخخخخخ تاحالا درد رو احساس نکرده بودمممم(T⌓T) همش تقصیر توعه چرا دنبالم کردیییی     &اوهوع حالا من مقصرم؟ هه، خوب شد دیگه گیرت انداختم    (از دماغ ا/ت خون میاد)     @(ترسیده) یییییییی این چیهههه؟