⛓️🔗دانشگاه بی قانون🔗⛓️
⛓️🔗دانشگاه بی قانون🔗⛓️
⛓️🔗پارت۱۶🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
ترسیده برگشتم سمتش دیدم یوجین جلوی در خونه وایسا و در خونه رو بست اومد سمتم یوری: خب مشکلیه😒 یوجین: (ت.فنگ از جیبش درآورد) گفت یوجین: اگر مال من نباشی نمیتونی مال اون باشی یوری: داری چیکار میکنی(ترسیده) یوجین: میخوام بک.شم.ت ش.لیک کرد خشکم زده بود وقتی ت.یر خورد به شکمم افتادم زمین یوجین رفته بود و من همونجا افتاده بودم بارون میومد چشام تار میدید بعد دیگه چیزی نفهمیدم
⛓️💗ویو یجی💗⛓️
رفته بودم خرید وقتی داشتم برمیگشتم تهیونگ رو دیدم با ماشینش جلوم وایساد گفت تهیونگ: سلام میخوای برسونمت یجی: اگر زحمتی نیست تهیونگ: نبابا زحمت چیه بیا بشین رسوندم جلو خونه پیاده شدم یهو با چیزی که دیدم خشکم زد یجی: یوریییییی دویدم سمتش سرشو بغل کردم یجی: یورییی بلند شو ترو خدا بلندشوووو تهیونگ از ماشین پیاده شد سریع اومد یوری رو برداشت گذاشت تو ماشین گفت تهیونگ: سریع سوار شو ببریمش بیمارستان سریع سوار شدم یوری رو بردیم بیمارستان بستریش کردن گفتن حالش اصلا خوب نیست خونه زیادی از دست داده و ممکنه بره تو کما اشکام بند نمیومد
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
رسیدم خونه رفتم تو خونه ی لیوان آب خوردم یهو گوشم درد گرفت یاد گاز یوری افتادم لبخند زدم یهو گوشیم زنگ خورد...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه♥️✨️
⛓️🔗پارت۱۶🔗⛓️
⛓️🤍ویو یوری🤍⛓️
ترسیده برگشتم سمتش دیدم یوجین جلوی در خونه وایسا و در خونه رو بست اومد سمتم یوری: خب مشکلیه😒 یوجین: (ت.فنگ از جیبش درآورد) گفت یوجین: اگر مال من نباشی نمیتونی مال اون باشی یوری: داری چیکار میکنی(ترسیده) یوجین: میخوام بک.شم.ت ش.لیک کرد خشکم زده بود وقتی ت.یر خورد به شکمم افتادم زمین یوجین رفته بود و من همونجا افتاده بودم بارون میومد چشام تار میدید بعد دیگه چیزی نفهمیدم
⛓️💗ویو یجی💗⛓️
رفته بودم خرید وقتی داشتم برمیگشتم تهیونگ رو دیدم با ماشینش جلوم وایساد گفت تهیونگ: سلام میخوای برسونمت یجی: اگر زحمتی نیست تهیونگ: نبابا زحمت چیه بیا بشین رسوندم جلو خونه پیاده شدم یهو با چیزی که دیدم خشکم زد یجی: یوریییییی دویدم سمتش سرشو بغل کردم یجی: یورییی بلند شو ترو خدا بلندشوووو تهیونگ از ماشین پیاده شد سریع اومد یوری رو برداشت گذاشت تو ماشین گفت تهیونگ: سریع سوار شو ببریمش بیمارستان سریع سوار شدم یوری رو بردیم بیمارستان بستریش کردن گفتن حالش اصلا خوب نیست خونه زیادی از دست داده و ممکنه بره تو کما اشکام بند نمیومد
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
رسیدم خونه رفتم تو خونه ی لیوان آب خوردم یهو گوشم درد گرفت یاد گاز یوری افتادم لبخند زدم یهو گوشیم زنگ خورد...ادامه دارد
حمایت فراموش نشه♥️✨️
۱۴.۱k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.