🐻: می پرسید بارون رو دوست داریم؟ من دوست دارم وقتی بارون
🐻: میپرسید بارون رو دوست داریم؟ من دوست دارم وقتی بارون میاد توی خونه بمونم🦊: من از بارون خوشم نمیاد، وقتی بارون میاد افسرده میشم و این حس تا روز بعدش میمونه🐻: صدای بارون رو دوست نداری؟ دیروز وقتی داشت بارون میبارید، یکم پنجره رو باز گذاشتم و روی مبل نشستم🦊: دوست دارم وقتی بارون میاد پنکیک بخورم🐻: آره وقتی بارون میاد میچسبه به آدم🐻: هیونگ... گروه اینکیگایو... جون...🦊: جونیجون؟ جونیهانیهاگی؟ 🐻: جونیجون! اونا باهمدیگه توی یه شوی نتفلیکس بودن🦊: درسته درسته🐻: امسی موزیک بنک هم بود🦊: درسته درسته🐻: من اینجوری بودم که ”اونا رو از عمد انتخاب کردن؟“ ولی جذاب بود🦊: آره بود! من به جورایی حسودیم شد، خیلی خوبه که حرفه واقعیت رو باهمدیگه انجام بدید🦊: وای ظاهراً بیشتر از 600 روز از آخرین لایومون میگذره🐻: چجوری انقدر گذشته؟🦊: چطوری این همه مدت یه بار باهم نیومدیم لایو؟ اما من فکر میکنم متوجهش نشدیم چون باهم لایوای گروهی هم میایم. آخرین باری که باهم اومدیم لایو کی بود؟ اون موقعی که بود که موهای آبی داشتم؟🐻: اون لایوی که با تهیونگ هیونگ بود؟؟؟ نه بابا اون که خیلی وقت پیش بود🦊: نه نه من بعد اونم موهای آبی داشتم، زمانی بود که با گوچونگی اومدیم🦊: ”آخر سال پارسال، یکی تو و هیونینگ رو توی رستوران فو باهمدیگه دیده و داستانش رو آپلود کرده“ من و هیونینگ؟🐻: تو الان اینجوریای که ”من حتی نرفتم؟“🦊: من که به هیچ وجه نرفتم و هیونینگ هم که زیاد از فو خوشش نمیاد، من تنها کسی هستم که برای خوردن فو میره بیرون🐻: واقعا میری؟🦊: آره، حتی چند ساعت قبل از پروازمون به آمریکا با بابام رفتیم و فو خوردیم🐻: من از دستگاه الکترونیکی برای شیو استفاده میکردم🦊: خوبه؟ من حس میکنم بازم چندتا مو میمونه🐻: آره ولی از وقتی شارژرش رو گم کردم دوباره با تیغ پشمام رو میزنم🦊: من همیشه از تیغ استفاده میکنم🐻: تعجبی نداره که چرا انقدر صورتت صافه🦊: دارن میپرسن موقع اصلاح صورتمون رو بریدیم یا نه، من که برام اتفاق افتاده🐻: منم همینطور🦊: وای اون لحظه که میبری دردی رو حس نمیکنی ولی بعدش میسوزه🐻: دقیقاً دقیقاً🦊: فکر میکنم Wonder رو با گیتار خیلی خوب میزنی
ادامه لایو رو توی کامنت ها گذاشتم~
ادامه لایو رو توی کامنت ها گذاشتم~
۴.۴k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.