p3
کوک :
امروز لباسامون خیلی تنگ بودن باشه ما پسرا رو ول کالون چی؟
کالون:من نمیپوشمممممم نمیخواممممم
جیال:(طراح لباس)باید بپوشی کالون نمیشه که
کوک:اینجا چخبره؟
کالون:بهم میگه لباس تنگه رو بپوش
ته:(خنده)صداتون تا اون ور میاد
کالون:نخند تهههههههه
ته:(ترسیدن_)
کوک:(خنده)ترسووووو
ته:ز.ه.رررررر
کوک:(خنده)
جین:حاظر شبن بعد یک ربع میریم
ته:بدو کوک ما بریم ...کالون توهم حاظرشو کم غر بزن...اووکادو
کالون:گفتم بهم اووکادو نگو
ته:(خنده)اووکادو اووکادو
کالون:بچههههههههه
ته:(دویدن)
کالون:انگار همشون یه پسر بچه ۳ سالن ایش از بچه ها هم که نفرت دارم(من عاشقشونممممممم)":بیا میکاپت کنم اونی
کالون:بفرما عزیزم
کوک:
مثل همیشه همه ما حاظر بودیم و کالون دیرکرده بود
شوگا:چه عجب تشریف اوردی
جیمین،کوک،وی،هوپ:ماشاللههههه
نامجون:عههه خجالتش ندین
جیمین:س ک س ی گرل
ک:سرخ شدن_
ک:رفتیم کنسرت و وسطاش احساس کردم یکی دستاش رو س.ی.ن.ه هامه خیلی ترسیده بودم کار پسرا که حتمی نیس پس نکنه...دنسرا هس
کوک:حالت خوبه؟رنگت پریده اخه
کالون:نه نه خوبم
کوک:مطمئن؟
کالون:اره اره(لبخند)
کوک:باشه(لبخند)
فیلم بردار:اخییییییییی
امروز لباسامون خیلی تنگ بودن باشه ما پسرا رو ول کالون چی؟
کالون:من نمیپوشمممممم نمیخواممممم
جیال:(طراح لباس)باید بپوشی کالون نمیشه که
کوک:اینجا چخبره؟
کالون:بهم میگه لباس تنگه رو بپوش
ته:(خنده)صداتون تا اون ور میاد
کالون:نخند تهههههههه
ته:(ترسیدن_)
کوک:(خنده)ترسووووو
ته:ز.ه.رررررر
کوک:(خنده)
جین:حاظر شبن بعد یک ربع میریم
ته:بدو کوک ما بریم ...کالون توهم حاظرشو کم غر بزن...اووکادو
کالون:گفتم بهم اووکادو نگو
ته:(خنده)اووکادو اووکادو
کالون:بچههههههههه
ته:(دویدن)
کالون:انگار همشون یه پسر بچه ۳ سالن ایش از بچه ها هم که نفرت دارم(من عاشقشونممممممم)":بیا میکاپت کنم اونی
کالون:بفرما عزیزم
کوک:
مثل همیشه همه ما حاظر بودیم و کالون دیرکرده بود
شوگا:چه عجب تشریف اوردی
جیمین،کوک،وی،هوپ:ماشاللههههه
نامجون:عههه خجالتش ندین
جیمین:س ک س ی گرل
ک:سرخ شدن_
ک:رفتیم کنسرت و وسطاش احساس کردم یکی دستاش رو س.ی.ن.ه هامه خیلی ترسیده بودم کار پسرا که حتمی نیس پس نکنه...دنسرا هس
کوک:حالت خوبه؟رنگت پریده اخه
کالون:نه نه خوبم
کوک:مطمئن؟
کالون:اره اره(لبخند)
کوک:باشه(لبخند)
فیلم بردار:اخییییییییی
۱۸.۲k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.