پارت²/اخر
۲/۲
شب هم رفته بود توی حال خابید...دیگه نتونستم تحمل کنمو بلند شدم رفتم توی بالکن اتاقم و نشستم روی ی صندلی و زانو هامو بغل کردم دیگه نشد بغضمو نگه دارم...اشکام میریخت و همونطوری ب اسمون خیره بودم...
ویو یونگی
از کاری ک کردم پشیمون شدم...نمدونم چرا چند وقت باهاش بد شدم دلیلی برای رفتارام نداشتم..عذاب وجدان گرفته بودم دیگه نتونستم تحمل کنم سریع ب سمت اتاقش رفتم...خیلی اروم درو واکردم و رفتم تو ولی نبودش یکم با چرخوندن چشمام دنبالش گشتم ک متوجه شدم توی بالکن عه...ولی نزدیک تر ک رفتم متوجه شدم داره گریه میکنه...انگار قلبم لرزید ...اصلا دوصت ندارم گریه کنه...سریع رفتم و جلوی صندلیش زانو زدم ولی اصلا نگام نمیکرد
-ا.ت...معذرت میخام...تروخدا منو ببخش از قصد اینکارو نکردم* گریه و اروم
ویو ا.ت
وقتی گریشو میبینم نمتونم تحمل کنم و گریم میگیره ولی..این دفه ری اکشنی نشون ندادم...
ولی توی دلم داشتم عذاب میکشیدم
-ا.ت...ببخش ک زدمت
اروم ب سمتم اومد بوسیدم...ولی من کاری نمیکردم با این حال بازم ولم نمیکرد بعد ۲ مین ازم جدا شد
-ا.ت...تروخدا اینطوری نکن...نمتونم قهر بودنتو تحمل کنم ...لطفا*بغض
...
خودمم نتونستم تحمل کنم و خودمو انداختم توی بغلش ک شروع کرد و بوسیدم تمام صورتم ... همونطور ک روی پاهاش نشسته بودم و دستم دور گردنش بود بهم نزدیک شد و سرشو ب سرم چسبوند
-معذرت میخام ک چند وقته باهات بد رفتارم ...ک همش اذیتت کردم...ک ...ک روت دست بلند کردم*اروم
+هوم*اروم کیوت
و دوباره منو بوسید...
براید استایل بغلم کرد و گذاشتم روی تخت و خودشم کنارم دراز کشید ...منم سریع رفتم بغلش...
+یونگی*اروم
-جونم
+دیگه با هم بحث نکنیم باشه*اروم و کیوت
-باشه پیشیم
سفت تر بغلم کردو هردو ب خاب رفتیم...
.....
چطور بود؟
لایککککککک کنینننن^_^
شب هم رفته بود توی حال خابید...دیگه نتونستم تحمل کنمو بلند شدم رفتم توی بالکن اتاقم و نشستم روی ی صندلی و زانو هامو بغل کردم دیگه نشد بغضمو نگه دارم...اشکام میریخت و همونطوری ب اسمون خیره بودم...
ویو یونگی
از کاری ک کردم پشیمون شدم...نمدونم چرا چند وقت باهاش بد شدم دلیلی برای رفتارام نداشتم..عذاب وجدان گرفته بودم دیگه نتونستم تحمل کنم سریع ب سمت اتاقش رفتم...خیلی اروم درو واکردم و رفتم تو ولی نبودش یکم با چرخوندن چشمام دنبالش گشتم ک متوجه شدم توی بالکن عه...ولی نزدیک تر ک رفتم متوجه شدم داره گریه میکنه...انگار قلبم لرزید ...اصلا دوصت ندارم گریه کنه...سریع رفتم و جلوی صندلیش زانو زدم ولی اصلا نگام نمیکرد
-ا.ت...معذرت میخام...تروخدا منو ببخش از قصد اینکارو نکردم* گریه و اروم
ویو ا.ت
وقتی گریشو میبینم نمتونم تحمل کنم و گریم میگیره ولی..این دفه ری اکشنی نشون ندادم...
ولی توی دلم داشتم عذاب میکشیدم
-ا.ت...ببخش ک زدمت
اروم ب سمتم اومد بوسیدم...ولی من کاری نمیکردم با این حال بازم ولم نمیکرد بعد ۲ مین ازم جدا شد
-ا.ت...تروخدا اینطوری نکن...نمتونم قهر بودنتو تحمل کنم ...لطفا*بغض
...
خودمم نتونستم تحمل کنم و خودمو انداختم توی بغلش ک شروع کرد و بوسیدم تمام صورتم ... همونطور ک روی پاهاش نشسته بودم و دستم دور گردنش بود بهم نزدیک شد و سرشو ب سرم چسبوند
-معذرت میخام ک چند وقته باهات بد رفتارم ...ک همش اذیتت کردم...ک ...ک روت دست بلند کردم*اروم
+هوم*اروم کیوت
و دوباره منو بوسید...
براید استایل بغلم کرد و گذاشتم روی تخت و خودشم کنارم دراز کشید ...منم سریع رفتم بغلش...
+یونگی*اروم
-جونم
+دیگه با هم بحث نکنیم باشه*اروم و کیوت
-باشه پیشیم
سفت تر بغلم کردو هردو ب خاب رفتیم...
.....
چطور بود؟
لایککککککک کنینننن^_^
۳۵.۵k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.