سناریو اچ پی
درخواستی*
پارت دوم*
وقتی خیلی بی رحم و خشن هستیم طوری که اونا ازمون میترسن ولی وقتی میبینیم صدمه دیدن از جون خودمون مایه میزاریم و نجاتشون میدیم و مغزو استخوانمون رو به اوناهم میدیم و وقتی بهوش میان میبینن ما با چشای گشاد و اشکی نگاشون میکنیم(نکته: ما خیلی سرد و بی احسا و بی رحم بودیم)
متیو:کپ میکنه ولی میگه: چ.چی شده؟؟ ... هان؟؟؟با توعم وقتی چیزی نمیگی آروم بلند میشه و سرتو ناز میکنه
تئو:سریع بلند میشه و بت نگا میکنه ا/ت؟ چرا .. چرا گریه میکنی؟ من خوبم ..پس گریه نکن و بغلت میکنه
لورنزو:تعجب میکنه و میخواد بلند شه ولی میوفته رو تخت و ت با دستت دستشو میگیری ک بت نگا میکنه
کی اینکارو .. بات کرده ا/ت؟؟ .......لطفا گریه نکن ...... بخاطر من
حمایت گرل؟
پارت دوم*
وقتی خیلی بی رحم و خشن هستیم طوری که اونا ازمون میترسن ولی وقتی میبینیم صدمه دیدن از جون خودمون مایه میزاریم و نجاتشون میدیم و مغزو استخوانمون رو به اوناهم میدیم و وقتی بهوش میان میبینن ما با چشای گشاد و اشکی نگاشون میکنیم(نکته: ما خیلی سرد و بی احسا و بی رحم بودیم)
متیو:کپ میکنه ولی میگه: چ.چی شده؟؟ ... هان؟؟؟با توعم وقتی چیزی نمیگی آروم بلند میشه و سرتو ناز میکنه
تئو:سریع بلند میشه و بت نگا میکنه ا/ت؟ چرا .. چرا گریه میکنی؟ من خوبم ..پس گریه نکن و بغلت میکنه
لورنزو:تعجب میکنه و میخواد بلند شه ولی میوفته رو تخت و ت با دستت دستشو میگیری ک بت نگا میکنه
کی اینکارو .. بات کرده ا/ت؟؟ .......لطفا گریه نکن ...... بخاطر من
حمایت گرل؟
۱۵.۴k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.