پارت ۲۲
گرفتم ولی این زن معلوم نیست چند بار زیره مردا بوده که اینجوری اومده با لبخنده کریهش بهم نگاه میکنه واییییییییییی دلم ا/ت عروسکی رو میخواد( کلافه)
تو تختم غلط خوردم و بعد با اخم به خودم نگاه کردم
_دیوونه شدی اون بچه کسه که تو داری الان بهش فک میکنی ها رفت دیگه هم بر نمیگرده
بی میل از تخت پاشدم و به سمته سالن پذیرایی قدم برداشتم......
(ا/ت ویو):
کارم تو رستوران تموم شده بود خیلی خسته بودم کیفم رو برداشتم و دره رستوران رو بستم برای حقوقه بیشتر مجبور بودم تا آخر وقت کار کنم به سمته سوپر مارکت ته خیابون رفتم و یه کلاب گرفتم و در حال خوردن بودم.
ولی چرا من باید تو این سن و موقعیت باردار میشدم من کلی آرزو داشتم برای بزرگیم اما انگار هیچکدومشون قرار نیست به واقعیت تبدیل بشن...
(دو هفته بعد):
از زبان جیمین:
خواب بودم تو این چند وقت
تو تختم غلط خوردم و بعد با اخم به خودم نگاه کردم
_دیوونه شدی اون بچه کسه که تو داری الان بهش فک میکنی ها رفت دیگه هم بر نمیگرده
بی میل از تخت پاشدم و به سمته سالن پذیرایی قدم برداشتم......
(ا/ت ویو):
کارم تو رستوران تموم شده بود خیلی خسته بودم کیفم رو برداشتم و دره رستوران رو بستم برای حقوقه بیشتر مجبور بودم تا آخر وقت کار کنم به سمته سوپر مارکت ته خیابون رفتم و یه کلاب گرفتم و در حال خوردن بودم.
ولی چرا من باید تو این سن و موقعیت باردار میشدم من کلی آرزو داشتم برای بزرگیم اما انگار هیچکدومشون قرار نیست به واقعیت تبدیل بشن...
(دو هفته بعد):
از زبان جیمین:
خواب بودم تو این چند وقت
۸.۸k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.