ᴘʟᴀɴɴᴇᴅ ʟᴏᴠᴇ ꜰʀᴏᴍ ᴊᴀᴍɪɴ
ᴘʟᴀɴɴᴇᴅ ʟᴏᴠᴇ ꜰʀᴏᴍ ᴊᴀᴍɪɴ
ʏᴏᴜ ᴀʀᴇ ᴀ ᴡʀɪᴛᴇʀ
ᴛʜᴇ ᴄʜᴀʀᴀᴄᴛᴇʀꜱ ᴀʀᴇ ᴇxᴘʟᴀɪɴᴇᴅ
ᴘʟᴇᴀꜱᴇ ᴅᴏ ɴᴏᴛ ᴄᴏᴘʏ
ᴡᴀʀɴɪɴɢ
ꜱᴜᴘᴘᴏʀᴛ
ᴘᴀʀᴛ 1
══════════════ღ
ـ؋ـیک جمین
عشق برنامـہ ریزے شـבـہ
Pt:1
════════════════☣
صبح با صدای الارمگوشیم بیدار شدم
۱ ساعت وقت داشتم تا آماده بشم
رفتم دسشویی کارای لازم رو کردم
اومدم بیرون
رفتم پایین دیدم همه سر سفره هستن
فکرتون درست منتوی پرورشگاه هستم
خانوم لی سر پرست ماست
خانوم لی:همه با نظم بشینه
خانوم لی مارو از بچکی با نظم تربیت کرده بود
حتی یر سفره هم به غذا خوردنمون دقت میکرد
ولی من هیچ وقت مشگلی نداشتم
بعد از خوردن صبحانه بلند شدم رفتم بالا یه پیرهن آبی با یه روی سفید و یه شلوار بگ آبی و با گفش های سفید .....
از آرایش خوشم نمی اومد پس نزدم البته هیج وقت نزدم
موهامو باز گذاشتم
کوله پشتیمرو برداشتم
راهی خیابون شدم
رفتم به ایستگاه اتوبوس
۵ دقیقه ای منتظر اتوبوس موندم و آوند
سوار اتوبوس شدم
از خودم تعریف نمیکنم ولی چهره خوشگلی دارم
و همینطور اندام خوب
پوست سفید ..با لب های پولی قرمز لپ های توپول
خیلی دوست دارم معمور مخفی بشم پس از بچگی به این تلاش کردم
اتوبوس وایساد پیاده شدم
آروم به طرف دانشگاه حرکت کردمکه دیدم یولی با ماشین خصوصی خودش اومد
(علامت یولی ×)
×سلام یوری حالت چطور خانوم خانوما
(علامت یوری +)
+سلام وقتت بخیر خانوم خوشگله ..چخبر
×سلامتی عشقم میگم...
+اوم جونم
×امشب بیا خونه ما
ادامه دارد
حمایت کنید
ʏᴏᴜ ᴀʀᴇ ᴀ ᴡʀɪᴛᴇʀ
ᴛʜᴇ ᴄʜᴀʀᴀᴄᴛᴇʀꜱ ᴀʀᴇ ᴇxᴘʟᴀɪɴᴇᴅ
ᴘʟᴇᴀꜱᴇ ᴅᴏ ɴᴏᴛ ᴄᴏᴘʏ
ᴡᴀʀɴɪɴɢ
ꜱᴜᴘᴘᴏʀᴛ
ᴘᴀʀᴛ 1
══════════════ღ
ـ؋ـیک جمین
عشق برنامـہ ریزے شـבـہ
Pt:1
════════════════☣
صبح با صدای الارمگوشیم بیدار شدم
۱ ساعت وقت داشتم تا آماده بشم
رفتم دسشویی کارای لازم رو کردم
اومدم بیرون
رفتم پایین دیدم همه سر سفره هستن
فکرتون درست منتوی پرورشگاه هستم
خانوم لی سر پرست ماست
خانوم لی:همه با نظم بشینه
خانوم لی مارو از بچکی با نظم تربیت کرده بود
حتی یر سفره هم به غذا خوردنمون دقت میکرد
ولی من هیچ وقت مشگلی نداشتم
بعد از خوردن صبحانه بلند شدم رفتم بالا یه پیرهن آبی با یه روی سفید و یه شلوار بگ آبی و با گفش های سفید .....
از آرایش خوشم نمی اومد پس نزدم البته هیج وقت نزدم
موهامو باز گذاشتم
کوله پشتیمرو برداشتم
راهی خیابون شدم
رفتم به ایستگاه اتوبوس
۵ دقیقه ای منتظر اتوبوس موندم و آوند
سوار اتوبوس شدم
از خودم تعریف نمیکنم ولی چهره خوشگلی دارم
و همینطور اندام خوب
پوست سفید ..با لب های پولی قرمز لپ های توپول
خیلی دوست دارم معمور مخفی بشم پس از بچگی به این تلاش کردم
اتوبوس وایساد پیاده شدم
آروم به طرف دانشگاه حرکت کردمکه دیدم یولی با ماشین خصوصی خودش اومد
(علامت یولی ×)
×سلام یوری حالت چطور خانوم خانوما
(علامت یوری +)
+سلام وقتت بخیر خانوم خوشگله ..چخبر
×سلامتی عشقم میگم...
+اوم جونم
×امشب بیا خونه ما
ادامه دارد
حمایت کنید
۳.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.