فن فیک مایکی 🗿🪐 part 15
&آمه میتونی امشب ساعت ۹ تو پارک ا.پ باشی؟
/اره
شب...
&آمه ببخشید منتظرت گذاشتم
/نه اشکالی می
& خب الان برام تعریف کن
/باشه*بغض
/من خیلی وقت بود دنبالش میگشتم تا اینکه توی کازینو در بارش شنیدم*بغض
/شبش یه مهمونی بود و اونجا دوباره مایکی رو دیدم
/ من اون شب بخاطرش یکیو کشتم و اون گفت باهاش بیام عمارت بونتن*بغض
/ اون شب ازم خواست تا از بونتن برم بیرون ولی من رد کردم*بغض
/هردو مون به عشق مون اعتراف کردیم *بغض سگی
/ ۲ روز بعدش من ازش خواستم تا منو ببره تتو بزنم و زدم*بغذ
/شب بعدش رفتیم بار و من ازش چیزی خواستم و اون منو برد به خونش*خیلی بغذ
سد اشکاهاش شکست
/صبش...هق... ران هایتانی بهم...هق... خبر داد که مانجیرو....هقققق... مردهههه
/منننن بچه ی اونووو تو شکمم داشتمممم*فریاد
/منننن میخوامممم برممم پیششش مانجیرووو
/بهم بگه گربهههه یییی سیاههههه مننن
@آمه... درست میشه...درستش میکنم...
/نه درست نمیشه «اسلاید ۳»
/من فقط تا یه ماه دیگه زندم
@چ چی؟؟
/من تو اون حادثه یه گلوله به کبدم خورد که بچه مونم مرد
@دوباره کجای راه رو اشتباه اومدم؟«اسلاید4»
/اینا تقصیر تو نیست تاکه
و به سمت دره رفت تا خودشو پرت کنه و خودشم پرت کرد
/ببخشید مانجیرو... عاشقتم...«اسلاید 5»
که تاکه دستشو گرفت
@آمه... قول میدم نجاتت بدم... من یه...مسافر ... زمانم...
/چ چی ؟؟
/ پس خواهش میکنم ما رو نجات بده!
آمه ویو
دررررینگگگ. درینگگگگ
/ساعت؟ساعت چنده دیرم_؟؟؟
/اینجا.....
/اره
شب...
&آمه ببخشید منتظرت گذاشتم
/نه اشکالی می
& خب الان برام تعریف کن
/باشه*بغض
/من خیلی وقت بود دنبالش میگشتم تا اینکه توی کازینو در بارش شنیدم*بغض
/شبش یه مهمونی بود و اونجا دوباره مایکی رو دیدم
/ من اون شب بخاطرش یکیو کشتم و اون گفت باهاش بیام عمارت بونتن*بغض
/ اون شب ازم خواست تا از بونتن برم بیرون ولی من رد کردم*بغض
/هردو مون به عشق مون اعتراف کردیم *بغض سگی
/ ۲ روز بعدش من ازش خواستم تا منو ببره تتو بزنم و زدم*بغذ
/شب بعدش رفتیم بار و من ازش چیزی خواستم و اون منو برد به خونش*خیلی بغذ
سد اشکاهاش شکست
/صبش...هق... ران هایتانی بهم...هق... خبر داد که مانجیرو....هقققق... مردهههه
/منننن بچه ی اونووو تو شکمم داشتمممم*فریاد
/منننن میخوامممم برممم پیششش مانجیرووو
/بهم بگه گربهههه یییی سیاههههه مننن
@آمه... درست میشه...درستش میکنم...
/نه درست نمیشه «اسلاید ۳»
/من فقط تا یه ماه دیگه زندم
@چ چی؟؟
/من تو اون حادثه یه گلوله به کبدم خورد که بچه مونم مرد
@دوباره کجای راه رو اشتباه اومدم؟«اسلاید4»
/اینا تقصیر تو نیست تاکه
و به سمت دره رفت تا خودشو پرت کنه و خودشم پرت کرد
/ببخشید مانجیرو... عاشقتم...«اسلاید 5»
که تاکه دستشو گرفت
@آمه... قول میدم نجاتت بدم... من یه...مسافر ... زمانم...
/چ چی ؟؟
/ پس خواهش میکنم ما رو نجات بده!
آمه ویو
دررررینگگگ. درینگگگگ
/ساعت؟ساعت چنده دیرم_؟؟؟
/اینجا.....
۳.۳k
۱۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.