شاهزاده و شاهدخت 20
ات تو نباید عاشق جیمین بشی
تو همین فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد
دوستم میا بود
ات : سلاممم
خوبی؟
کاری داشتی زنگ زدی؟
میا : سلامم
خوبم داداش
تو خوبی؟
اره
امشب یه مهمونیه که همه جمعن
همه هم میان توام بایدددد بیای
الانم زنگ نزدم اجازه بگیرم میای یا نه فقط اطلاع دادم
امشب ساعت ده تا یک شب
ادرسشو میفرستم
ات : هووففففف
باشه
کیا هستن حالا
میا : همههه هستن
عشقتم هست
جین جووووووون
ات : خفههه شو
تو میدونی من از جین متنفرم
مرتیکه هیز
چرا دعوتش کردی
میا :همین الان گفتم همههه جمعن
ببین ات نیایا میکشمت
ات : باشه
خدافظ
میا : خدافظ
ویو جیمین
او اتاقم نشسته بودم تا اینکه گوشیم زنگ خورد نیما دوستم بود
جی : سلامم
خوبی؟
نیما : سلاممم
خوبم مرسی
داداش امروز یه مهمونی گرفتیم که همههه اومدن همه
تون باید بیای
نه هم نمیتونی بگی
فقط اینو بدون ساعت ده شروع میشه ادرسشم فرستادم
خدافظ
جی : من نمیتونم ب...
جوشی رو قطع کرد
هوووف الان چجوری به ات بگم سه چهار ساعت قراره تنهاش بذارم
رفتم تو اتاقش که دیدم داره با گوشیش کار میکنه
جی : ات من باید یچیزی رو بهت بگم
ات : منم میخواستم یچیزی رو بهت بگم
جی : اوهه پس اول تو بگو
ات : نه تو اول گفتی تو بگو
جی : باشه من میگم
ببین عزیزم من امشب قراره از ساعت ده تا یک شب برم به یه مهمونی
و خب ...
ات : وایسا ببینم
منم میخواستم همینو بگم
جی : عه خب خیلی خوبه باهم میریم
ات : ولی به نباید بفهمن ما باهم ازدواج کردیم
چون همه میدونن من قبلا با تهیون بودن واسه همین شک میکنن
جی : یعنی چی...
باشه چیزی نمیگیم
الانم ساعت تازه شیشه
پس وقت داریم
ات : اره
.
.
.
ویو ات
ساعت نه شدو من تصمیم گرفتم شروع کنم به اماده شدن
اول یه دوش گرفتم اومدم بیرون یه لباس تقریبا باز پوشیدم ارایش کردم
موهامو صاف کردم و الان باید کفشمو انتخاب میکردم
مونده بودم کدومو بپوشم
واسه هیمن رفتم از جیمین بپرسم
ات : جیمین بنظرت پاشنه بلند بپوشم؟
جی : هرجور دوست داری ولی بنظرم...
ات : باشه پس پس همونو میپوشم
راستی تو اماده شدی؟
جی : اره
ات : خب منم الان کفش میپوشم میام پایین
جی : باشه
ویو جیمین
خیلیی خوشگل شده بود
ولی لباسش یکم باز بود ولی خب اونجا بخاطر اینکه حواسم بهش هست کسی اذیتش نمیکنه
واسه همین بهش گیر ندادم زیاد
رفتم پایین و منتظر ات موندم
بعد از یه مدت اومد و حرکت کردیم
یکم دور بود ولی چون خلوت بود میرسیدیم
لطفا حمایت 🌃🦈
تو همین فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد
دوستم میا بود
ات : سلاممم
خوبی؟
کاری داشتی زنگ زدی؟
میا : سلامم
خوبم داداش
تو خوبی؟
اره
امشب یه مهمونیه که همه جمعن
همه هم میان توام بایدددد بیای
الانم زنگ نزدم اجازه بگیرم میای یا نه فقط اطلاع دادم
امشب ساعت ده تا یک شب
ادرسشو میفرستم
ات : هووففففف
باشه
کیا هستن حالا
میا : همههه هستن
عشقتم هست
جین جووووووون
ات : خفههه شو
تو میدونی من از جین متنفرم
مرتیکه هیز
چرا دعوتش کردی
میا :همین الان گفتم همههه جمعن
ببین ات نیایا میکشمت
ات : باشه
خدافظ
میا : خدافظ
ویو جیمین
او اتاقم نشسته بودم تا اینکه گوشیم زنگ خورد نیما دوستم بود
جی : سلامم
خوبی؟
نیما : سلاممم
خوبم مرسی
داداش امروز یه مهمونی گرفتیم که همههه اومدن همه
تون باید بیای
نه هم نمیتونی بگی
فقط اینو بدون ساعت ده شروع میشه ادرسشم فرستادم
خدافظ
جی : من نمیتونم ب...
جوشی رو قطع کرد
هوووف الان چجوری به ات بگم سه چهار ساعت قراره تنهاش بذارم
رفتم تو اتاقش که دیدم داره با گوشیش کار میکنه
جی : ات من باید یچیزی رو بهت بگم
ات : منم میخواستم یچیزی رو بهت بگم
جی : اوهه پس اول تو بگو
ات : نه تو اول گفتی تو بگو
جی : باشه من میگم
ببین عزیزم من امشب قراره از ساعت ده تا یک شب برم به یه مهمونی
و خب ...
ات : وایسا ببینم
منم میخواستم همینو بگم
جی : عه خب خیلی خوبه باهم میریم
ات : ولی به نباید بفهمن ما باهم ازدواج کردیم
چون همه میدونن من قبلا با تهیون بودن واسه همین شک میکنن
جی : یعنی چی...
باشه چیزی نمیگیم
الانم ساعت تازه شیشه
پس وقت داریم
ات : اره
.
.
.
ویو ات
ساعت نه شدو من تصمیم گرفتم شروع کنم به اماده شدن
اول یه دوش گرفتم اومدم بیرون یه لباس تقریبا باز پوشیدم ارایش کردم
موهامو صاف کردم و الان باید کفشمو انتخاب میکردم
مونده بودم کدومو بپوشم
واسه هیمن رفتم از جیمین بپرسم
ات : جیمین بنظرت پاشنه بلند بپوشم؟
جی : هرجور دوست داری ولی بنظرم...
ات : باشه پس پس همونو میپوشم
راستی تو اماده شدی؟
جی : اره
ات : خب منم الان کفش میپوشم میام پایین
جی : باشه
ویو جیمین
خیلیی خوشگل شده بود
ولی لباسش یکم باز بود ولی خب اونجا بخاطر اینکه حواسم بهش هست کسی اذیتش نمیکنه
واسه همین بهش گیر ندادم زیاد
رفتم پایین و منتظر ات موندم
بعد از یه مدت اومد و حرکت کردیم
یکم دور بود ولی چون خلوت بود میرسیدیم
لطفا حمایت 🌃🦈
۱.۱k
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.