حکایت اصلاحطلبان صلح طلب
💢چنگیزخان چون نمی توانست بخارا را تسخیر کند، نامه ای به اهل بخارا نوشت که هرکس با ما باشد در امان است ... !
🔹اهل بخارا دو گروه شدند ، یک گروه اهل مقاومت و گروهی دیگر از مخالفین جنگ با چنگیزخان .
🔹چنگیزخان به گروه فریب خوردگان وعده داد که اگر با همشهریانِ مخالف خود بجنگید ، هر چه غنیمت به دست آوردید از آنِ شما باشد و فرمانروایی شهر را به شما دهم.
🔹ایشان پذیرفتند و آتش جنگ بین این دو گروه مسلمان شعلهور شد و در نهایت ، گروه مزدوران چنگیز خان پیروز شدند.
🔹اما شکست بزرگ آن بود که دستور داد گروه پیروز خلع سلاح شوند و همگی سرشان بریده شود ... !
🔹چنگیز گفت : اگر اینان وفا میداشتند، به خاطر ما بیگانگان، به برادرانشان خیانت نمی کردند ... !
🔹این عاقبت وطن فروشان است .
🔹اهل بخارا دو گروه شدند ، یک گروه اهل مقاومت و گروهی دیگر از مخالفین جنگ با چنگیزخان .
🔹چنگیزخان به گروه فریب خوردگان وعده داد که اگر با همشهریانِ مخالف خود بجنگید ، هر چه غنیمت به دست آوردید از آنِ شما باشد و فرمانروایی شهر را به شما دهم.
🔹ایشان پذیرفتند و آتش جنگ بین این دو گروه مسلمان شعلهور شد و در نهایت ، گروه مزدوران چنگیز خان پیروز شدند.
🔹اما شکست بزرگ آن بود که دستور داد گروه پیروز خلع سلاح شوند و همگی سرشان بریده شود ... !
🔹چنگیز گفت : اگر اینان وفا میداشتند، به خاطر ما بیگانگان، به برادرانشان خیانت نمی کردند ... !
🔹این عاقبت وطن فروشان است .
۹۶۱
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.