سلام آقا

‍ سلام آقا✋ 🏻

نمیدانم چرا ...
ولی دلنوشته ام امروز حال خوبی ندارد...

دگرگون است...
درست مثل قلبم...
که تپش هایش همه برای توست...❤

نگران است...زبانم لال...نکند...😰 ...نکند این جمعه هم نیایی...😔

آقا به جدتان قسم پشیمانیم...
آقا آمده ایم تصفیه حساب کنیم...
آمده ایم بگوییم..."'اشتباه ڪـردیم'" ...ببخش😭

مولا به اسم تان قسم ببخشید مارا...
جوانی کردیم...

دلمان تنگ است...
بدجور شما را میخواهد💔

بدجور غمگینانه می تپد...💓

پس آقا این جمعه دیگر بیا...😢
بیا و قلب ما راهم شاد کن...
به گناهانمان نگاه نکن...😓
که اگر اینگونه هر هفته دوبار بنگری پرونده مان را ...
اشکی برایتان باقی نخواهد ماند...😔
آقا به مادرتان زهرا (س)
بیایید...🙏 🏻


آقا
تو بگو
من
چه کنم
با دلِ تنگی
که تورا
می طلبد...؟

دلنوشته های من
غبار خاڪ پاتون