پین×کونان
پین×کونان
از زبان پین
داشتم تو خیابون راه می رفتم . بعد اون ماموریت لعنتی که درست پیش نرفت به مقر آکاتسوکی بر میگشتم .اعصابم خورد بود ولی میدونستم میتونم این موضوع رو با کونان در میان بزارم و یکم از این فشار اعصابی کم بشه .
تقریباً رسیده بودم . تو کوچه ای که به مقر میرسید پیچیدم .
به وسط های کوچه که رسیدم کونان رو دیدم .
وا ...وایسا .. او..اون پسره کیه .
به پسر با مو های بنفش و قد تقریباً بلند . کونان بغلش کرده بود.
کونان ازش جدا شد و وارد مقر شد .
خونم به جوش آمد ، رفتم یه مشت به پسره زدم و وارد مقر شدم تا دلیل آن کار رو از کونان بپرسم .
سه پارتی ی درخواستی یه
از زبان پین
داشتم تو خیابون راه می رفتم . بعد اون ماموریت لعنتی که درست پیش نرفت به مقر آکاتسوکی بر میگشتم .اعصابم خورد بود ولی میدونستم میتونم این موضوع رو با کونان در میان بزارم و یکم از این فشار اعصابی کم بشه .
تقریباً رسیده بودم . تو کوچه ای که به مقر میرسید پیچیدم .
به وسط های کوچه که رسیدم کونان رو دیدم .
وا ...وایسا .. او..اون پسره کیه .
به پسر با مو های بنفش و قد تقریباً بلند . کونان بغلش کرده بود.
کونان ازش جدا شد و وارد مقر شد .
خونم به جوش آمد ، رفتم یه مشت به پسره زدم و وارد مقر شدم تا دلیل آن کار رو از کونان بپرسم .
سه پارتی ی درخواستی یه
۲.۹k
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.